چرا در فاز رویشی هر گیاه، حضور پتاسیم دارای اهمیت است؟
۱- تاثیر بارز پتاسیم در انتقال و ورود مواد در داخل سلول های گیاهی و آوند آبکشی
۲- نیاز به حضور پتاسیم برای فرایند پروتئین سازی در گیاه
۳- نیاز پتاسیم برای جذب آب و توسعه سلولی
بنابراین در ابتدای فصل رشد بر اساس آزمایش خاک و نوع بافت خاک باید سنجش درستی از میزان پتاسیم داشته باشید.
و در صورت کمبود حتما در خاک و یا آب های اولیه از کودهای حاوی پتاسیم مانند سه بیست یا منو پتاسیم فسفات در مقادیر کم استفاده شود.
یک تصور غلط:
انتقال تمام تغذیه پتاسیم گیاه، به اواخر فصل رشد آن.
دلایلی که باید کلسیم را در تغذیه گیاهان به صورت محلول پاشی استفاده نمود:
✴️ مهم ترین نقش کلسیم در میوه ها استحکام دیواره سلولی می باشد. مشاهدات میکروسکوپی نشان داده که به هم ریختگی سازمان سلولی در موقع رسیدن در میوه هایی که کلسیم بالایی دارند، دیرتر صورت می گیرد ولی در میوه هایی که کلسیم کمتری دارند این حالت زودتر اتفاق می افتد.
✴️ همانطور که رطوبت خاک جذب کلسیم توسط ریشه ها را تحت تاثیر قرار می دهد، انتقال آن در آوند های چوبی به همراه جریان شیره خام نیز تحت تاثیر پدیده تعرق و تبخیر آب از اندام های هوایی است که برگ ها عمده ترین این سطوح می باشند.
✴️ بنابراین تعریق تا حد زیادی میزان انتقال رو به بالای کلسیم را کنترل می نماید. هر شرایطی که میزان تعریق را کاهش دهد، جذب کلسیم را نیز محدودتر خواهد نمود. علاوه بر این، حرکت نزولی کلسیم خیلی آهسته است زیرا که به طور کلی کلسیم فقط به میزان خیلی کمی در آوند آبکشی انتقال پیدا می کند.
✴️ این موضوع نشان می دهد که کلسیم به کار رفته برای افزایش کلسیم میوه، باید روی میوه مورد نظر محلول پاشی شود، زیرا کلسیمی که روی برگ پاشیده می شود به میوه و یا قسمت دیگری از درخت چندان منتقل نمی شود. با وجود آهکی بودن خاک های زراعی کشور ( فراوانی ترکیبات کربنات کلسیم )، به دلایل متعددی، کمبود کلسیم در محصولات باغی مشاهده می شود.
✴️ خشکی خاک ها و عدم وجود رطوبت کافی، تابستان های گرم با درجه حرارت بالا و رطوبت پایین که سبب می شود تعرق به حداقل کاهش یابد، در نتیجه جریان مواد و به خصوص کلسیم در آوندهای چوبی به حداقل می رسد. بعضی از محققین گفته اند هر گاه غلظت کلسیم به بیش از ۰٫۸ تا یک درصد وزن خشک برگ برسد، مقدار آن برای فعالیت های مرتبط با رشد کافی است. اما تحقیقات دیگر نشان داده کمبود کلسیم در درختان میوه حتی به هنگامی که در برگ ها غلظت کلسیم فراتر از ۱٫۵ درصد نیز باشد، مشاهده می شود بنابراین گفته می شود که غلظت کلسیم برگ نشانه خوبی برای مشخص کردن مقادیر کلسیم میوه نیست. دلایل این را می توان در تبخیر و تعرق بیش از اندازه برگ در مقایسه با میوه و رقابت شدید در جذب کلسیم بین سرشاخه های در حال رشد و میوه ها بر روی درخت دانست.
بوته ای پایا با رویش بهاره، نیمه خشبی و به ارتفاع تا 80 سانتیمتر و مقاوم به گرما، شوری و خشکی است. ساقه های چوبی، متعدد و منشعب با خارهای فـراوان و گلهـای ارغوانی کوچک دارد. میوه ای باریـک که در سـطح بـالا صـاف و در سـطح زیرین بند بند است. هم چنین دارای ریشه هـای بـسیار عمیـق و گـسترده است که تکثیـر آن بیشتر از طریق ریزوم های جدیدی که در اوائل بهـار روی طوقـه و ریـشه آن ایجاد می شود، صورت مـی گیـرد. در موارد کمتر، می توان به تکثیر از طریق بذر هم اشاره کرد.
از خواص مهم عرق این گیاه، به ادرار آور بودن و کمک به دفع شن کلیه و هم چنین کمک به لاغری، می توان اشاره کرد
خارشـتر بیـشتر طالـب خاک هـای قلیایی اسـت و بـه اسـتثنا بعـضی نقـاط شـمالی، در بقیـه منـاطق کـشور پراکنده است و ممکن است در بعـضی بـاغ هـا باعـث مزاحمـت شـود و به صورت علف هرز رویش پیدا کند.
در این صورت گلیفوزیت روی آن موثر است ولی معمولاً نیـاز بـه یـک الـی دو بـار تکرار سمپاشی وجود دارد. علفکش کلوپیرالید (لونترل) چنانچه بـه صورت لکه ای و هدایت شده روی آن به کار برده شود، ممکـن اسـت تاثیر بیشتری به جای بگذارد.
در ابتدا پیش از کشت هر گیاهی، لازم است آزمایش دقیق و اصولی از خاک انجام داد و مطابق با نتایج این آزمایش، استفاده از نهاده ها را برنامه ریزی نمود.
متاسفانه اکثر کشاورزان از انجام این کار ساده و کم هزینه اما بسیار مهم خودداری می کنند.
برای مزارع بدون آنالیز 150کیلو سولفات پتاسیم خاکی، 150کیلو سوپر فسفات تریپل و 50 کیلو اوره باید در خاک قبل از کاشت پاشیده شوند.
ذکر این نکته که دستگاه کارنده، باید مخزن کود نیز داشته باشد و کودها را به صورت خطی، چند سانتیمتر زیر بذر بریزد، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. علاوه بر این، می توان بذر ذرت را با کودهای بیولوژیک بذرمال کرد.
در آبیاری دوم:
50 کیلو گرم اوره مصرف شود. اگر آبیاری با نوار تیپ باشد حتما یک کیلو اسید هیومیک نیز اضافه گردد.
در مرحله 3 تا 6 برگی:
100 کیلو اوره به اضافه 10 کیلو npk (10.40.10) جهت گسترش ریشه استفاده شود.
با توجه به اینکه دوره رشد ذرت تا مرحله 8 برگی از اهمیت خیلی زیادی برخوردار است و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، طول و قطر بلال در این مرحله شکل می گیرد، لذا باید دوسوم کل کود اوره در نظر گرفته شده تا قبل از 8 برگی مصرف شود.
عملیات داشت:
مرحله 6 تا 8 برگی
200 الی 250 کیلوگرم در هکتار و در صورت عدم انجام عملیات(کلتیواتور) 150 کیلو گرم اوره در هکتار مصرف می کنیم.
در این مرحله حتما باید کود میکرو و اسید آمینه جهت رفع نیاز گیاه به ریز مغذی ها و رشد متعادل، محلول پاشی کرد.
در اولین آبیاری بعد از عملیات داشت، یک کیلو اسید هیومیک پودری با کیفیت و ترجیحا نیم الی یک کیلو آهن بصورت آبکود مصرف گردد.
مرحله 10 تا 12 برگی:
مصرف 50 کیلو گرم کود اوره.
اما اخرین مرحله مصرف کود، هنگام ظهور گل آذین(نر) و ظهور بلال می باشد که باید 75 کیلو کود اوره همراه با 10 کیلو گرم سولوپتاس (سولفات پتاسیم محلول در آب) یا کود NPK پتاس بالا مانند 10.10.40 و چند کیلو روی مصرف شود.
مصرف سلوپتاس و روی در مرحله گل دهی، علاوه بر استحکام ساقه و جلوگیری از ورس، باعث دانه بندی مناسب بلال می شوند.
استفاده از اسید هیومیک با کیفیت در دومین آبیاری(آبیاری تحت فشار) و در اولین آبیاری بعداز عملیات داشت(سنتی) به صورت آبکود ضمن افزایش ریشه زایی، مقاوم کردن گیاه به تنش ها و بیماری ها، تعادل جذب مواد غذایی و . . . باعث بهبود عملکرد و کیفیت محصول خواهد شد. تکرار مصرف هیومیک در مرحله ظهور گل آذین، نیز توصیه می شود.
یکساله، با ساقه ایستاده، توخالی و معمولاً منـشعب، پـر بـرگ و شیرابه دار.
بریدگی در برگ ها نسبتاً عمیق و تـا حـدودی متقـارن است.قسمت انتهایی بـرگ 3 گـوش و قاعـده بـرگ دارای گوشـوارک راسـت و نوکـدار (بـرخلاف شـیرک زبـر، کــه در آن گوشوارک های برگ پیچیده و گرد اسـت).
علـف هـرزی اسـت بسیار شایع در باغ ها و مزارع و حواشی و نقاط متروکه. خاک های ازته، نـسبتاً لـومی، شـنی و سـنگلاخ و کمـی مرطـوب را تـرجیح می دهد. تا 20 هزار بذر در هر گیاه تولید مـی کنـد کـه بـه آسـانی توسط باد به اطراف منتشر می شوند. بنابراین قبل از اینکه به بذر برود باید آن را از بین برد.
این نماتدها، انگل های خـارجی هـستند کـه در بیـشتر منـاطق جهان، هر جا که سیب و گلابی کاشته می شوند، شـیوع دارنـد. از نـاقلان مهـم بعـضی از ویـروس هـا ماننـد ویـروس لکـه حلقـوی گوجه فرنگی و عامل زوال و نکروز محل پایه و پیوندک سیب به شمار می روند. نماتدهای خنجری بعـضی اوقـات موجـب نکـروز
ریشه و در نتیجه کاهش رشد درختان جوان سیب می شوند.
نحـوه خـسارت:
ایـن نماتـدها در جمعیـت هـای بـالا، موجـب غیریکنواختی رشد و کم محصولی درختان سیب مـی شـوند و بـه ریـشک هـای تغذیـه کننده نهـال هـای سیب، صـدمه وارد می کنند. روی ریشک های تغذیه کننده نهال های مایه زنی شـده، لکه های زخم مانند قهوه ای به وجود می آید و انتهـای ریـشک هـا متورم می شود. ریشک هـا حالـت نکـروز شـدید پیـدا مـی کننـد و سرانجام پوست این قبیل ریشه ها به طور کامل جدا می شوند.
مگسها برای مدت چند روز از مواد مختلفی از قبیل ترشحات شیرین سایر حشرات به خصوص شپشک مومی انجیر، پاپوش گلهای موجود در باغات و همچنین در اواسط فصل از آب میوههای رسیده انجیر تغذیه کرده و از لحاظ جنسی بالغ میشوند. حشرات کامل از اواخر اردیبهشت ماه به بعد ظاهر میشوند. حشرات ماده پس از بلوغ جنسی جفتگیری کرده و تخمها را در ناحیه نهنج میوه انجیر قرار میدهند. تخمریزی معمولاً در هفته آخر اردیبهشت ماه صورت میگیرد.
لاروها همیشه از نظر اندازه متفاوت بوده و مربوط به دو نسل مختلف میباشند. تخمها پس از تقریباً ۵ روز باز شده و لاروها اغلب در اطراف نهنج میوه باقی مانده و تغذیه میکنند. تغذیه لاروها حدود ۲ – ۳ هفته طول کشیده و پس از آن معمولاً میوههای آلوده ریزش میکنند. لاروها در این موقع میوه را ترک کرده و درون خاک در عمق ۵- ۱۰ سانتیمتری به شفیره تبدیل میشوند.
در فصول بهار و پاییز رشد و نمو لاروی در مدت ۲۵ روز و در تابستان در مدت تقریباً ۱۵ روز تکمیل می کنند. دوره رشد و نمو یک نسل در فصول بهار و پاییز بین ۳۵- ۴۰ روز در تابستان در حدود ۳۰ روز طول میکشد
روش های کنترل:
جمع آوری و سوزاندن میوه های آلوده از زیر درختان در کاهش جمعیت اثر قابل توجه دارد. هم چنین محلول پاشی با سم دیپترکس (تری کلورفن )یک و نیم در هزار.
گیاهان مورد حمله:
مرکبات و سایر درختان و نباتات(اکثر گیاهان)
تعداد نسل در سال: 3 تا 4 نسل در سال
زمستان گذرانی: در شرایط مناسب به صورت تمام مراحل (تخم، پورگی و یا حشره کامل)
مبارزه بیولوژیکی: استفاده از کفشدوزک کریپتولموس
مبارزه زراعی:
1_ پرهیز از آبیاری و کوددهی زیادی (شپشک های آرد که به گیاهانی که دارای مقدار بالایی نیتروژن در سطح برگ ها هستند و گیاهانی که دارای بافت آبدار باشند بیشتر حمله میکنند.)
2- استفاده از فشار باد و یا آب روی ساقه های قوی برای کم کردن تعداد شپشک ها
3- شستشوی مرتب گیاه مانع از آلودگی مجدد گیاه می شود.
مبارزه شیمیایی:
زمان استفاده از کنترل شیمیایی زمانی است که جمعیت حشره بسیار زیاد و در حد بحرانی برای گیاه است.
به دلیل اینکه مورچه ها از شپشک ها در برابر دشمنان طبیعی نگهداری می کنند و برای اینکه دشمنان طبیعی بتوانند شپشک ها را کنترل کنند، باید مورچه ها را از بین برد. (استفاده از صابون های تشکیل شده از نمک پتاسیم و یا اسید چرب، استفاده از عصاره سیر یا فلفل، استفاده از کنفیدور و موونتو)
محل خسارت:
به برگ، میوه و شاخه های جوان و همچنین شاخه های مسن حمله و علاوه بر تغذیه از شیره گیاه میزبان، شاخ و برگ آن را با ترشحات شیرین بدن خود آلوده می کند و در نتیجه محیط مساعدی را برای رشد قارچ دوده یا فوماژین فراهم می سازد. قارچ دوده سطح برگ و شاخه را پوشانده، مانع تنفس گیاه و رسیدن نور به سطح آن می شود و بالاخره باعث ضعف و خشک شدن قسمت های آلوده گیاه میزبان می شود.
گیاهان مورد حمله:
این شپشک علاوه بر مرکبات روی گل ابریشم، افرا، گل طاووسی، آکاسیا، گل سرخ، گوجه، انار و انجیر و بسیاری از گیاهان زینتی و غیر زینتی و جنگلی دیده می شود.
مرحله زیان: سنین مختلف پورگی
تعداد نسل در سال: 3 نسل در سال
مبارزه:
عملی ترین راه از بین بردن آن استفاده از روش بیولوژیکی و به کار بردن کفشدوزک استرالیایی است نام علمی این کفشدوزک cardinalis rodolia می باشد. ضمنا در بعضی کشور ها زنبور minutum richogramma پارازیت تخم شپشک استرالیایی می باشد.
هرس کردن قسمت های داخلی تاج و حذف شاخه های متقاطع، روغن پاشی زمستانه و سمپاشی تابستانه با دورسبان همزمان با اوج حضور پوره های سن یک نسل اول و تلفیقی از روش های مذکور.
همچنین استفاده از روش های تلفیقی، همچنین تناوب زراعی 3-2 ساله، جمع آوری دسته های تخم و لاروها، جمع آوری علف های هرز ، استفاده از مالاتیون، دیپترکس، بیسکایا، پروتئوس، دانیتول
خشکیدگی شاخه نوعی بیماری مزمن قارچی در درختان و به ویژه در گردو است که به دلیـل گرمـا دوسـت بــودن قــارچ عامــل آن، در تابــستان شــایع مــی شــود.
✴️عامــل ایــن بیمــاری قــارچ اسکومیــست اسـت کـــــه عـلاوه بـر گـردو، به درختـان بـادام، دانـه دار ها (سـیب)، هــسته دار (زردآلو و هلو )، دانه ریز (انجیر، انگور)، مرکبات (لیمو و پرتقال) و غیر مثمر (صنوبر و شاه بلـوط) نیز حمله می کند.
🔶در ایـران، ایـن بیمـاری بـرای اولـین بـار از درختان گردوی استان کرمان گزارش شـد و در درختـان گـردو، پـسته، بادام، مرکبات، اوکالیپتوس، گلابی، سیب، هلو و انـار در اسـتان هـای خوزسـتان، فـارس، زنجـان و
کرمان رایج است.
🔶نشانه های بیماری:
🔻این بیماری درخت را نمی کشد اما موجب افت محصول و خشکیدگی چند شاخة آن می شـود. علائم در اواسط تابستان به صورت خـشکیدگی ناگهـانی بـرگ شـاخه هـای کوچـک بـه خـصوص شاخه های غربی درخت نمایان مـی شـود. بـرگ هـای خـشکیده، قهـوه ای تیـره می شوند ولـی نمـی ریزنـد و لـذا درختـان آلـوده در پـائیز بـین سـایر درختـان مـشخص هـستند.
🔶در شاخه های آلوده، لایه خارجی پوست خشک و کاغذی شده و ترک میخورد. و به تدریج بخـش هایی از آن کنده می شوند. بافت چوبی زیر پوست آلوده تیره رنگ شده و گرد سیاهی بـر روی آن مشاهده می شود. آلودگی معمولاً از شاخه هـای نـازک شـروع مـی شـود کـه اگـر بریده نشوند، طی 3-2 سال به شاخه های بزرگ و حتی تنه سرایت می کند.
✳️قارچ ناتراسیا نمی تواند به بافت های سالم نفوذ کند و شـکاف هـای ایجـاد شـده در اثـر آفتـاب سوختگی و احتمالاً یخ زدگی راه اصلی نفوذ آن است. لذا این بیماری در شاخه های جنـوب غربی و درختان واقع در سمت غرب یا جنوب باغ که در معرض آفتاب سوختگی شدیدی هستند، شایع تر است. نفوذ قارچ ناتراسیا از طریق زخم های مکانیکی مانند زخم هرس، غیر محتمل اسـت، زیـرا این قارچ فقط در دمای بالا می تواند از زخم هرس وارد شود لـذا در شـرایط طبیعـی کـه نوسـانات دمایی وجود دارد، زخم های آفتاب سوخته محل اصلی نفوذ هستند.
✴️بیماری خـشکیدگی شـاخه در تابستان ها گسترش می یابد و در تابستان های گرم با دمای بالای 25 تا 30 درجه سانتی گراد تشدید می شود، امـا در تابستان های خنک یا در مناطق معتدل، کند یا متوقف می شود.
✅ کنترل
1️) عملیات زراعی:
✳️هر گونه عملیات زراعی که موجب تقویت تاج و افزایش برگ دهی درخت می توانـد موجـب کاهش آفتاب سوختگی و در نتیجه کاهش خسارت این بیماری شود. درختان ضعیف شده در اثـر خشکی، کمبودهای تغذیه ای، پوسیدگی های طوقه / ریشه، حـساس مـی شـوند. از ایـن رو بـا مدیریت آبیاری، کوددهی و مبارزه با آفات و بیماری ها می توان خسارت را کاهش داد. به منظور جلوگیری از انتشار این قارچ، باید درختان را سالیانه به خصوص بعـد از برگریـزان بازرسـی کـرد و شاخه های آلوده را 30 سانتی متر پائین تر از محل آلودگی (بافت تغییر رنگ یافته ) بریـد و سـوزاند.
✳️درآلودگی های شدید ممکن است لازم باشد کل درخت یا حتـی بـاغ سـوزانده شود. چـون نفـوذ قارچ عامل از راه زخم هرس صورت نمی گیرد، ضدعفونی اره و وسایل هرس ضرورت ندارد.
2) مبارزه شیمیایی:
✳️معمولاً شدت و خسارت این بیماری آن قدر بالا نیست کـه بـه مبـارزه شـیمیایی نیـاز باشـد امـا آلودگی های شدید با 2-1 نوبت محلول پاشی زمستانه با ترکیـب بـردو نـسبتاً قابـل کنتـرل هـستند.
✳️سـفید پاشـی زمـستانه بـا آهـک موجـب کـاهش جراحـات آفتـاب سـوختگی و در نتیجـه کـاهش خشکیدگی شاخه ها می شود. همچنین می توان با تراشیدن و پانسمان زخم ها مـانع توسـعه زخـم و انتشار قارچ عامل شد.
3) استفاده از ارقام مقاوم:
✳️این قارچ در کلیه ارقام گردو بیماریزا است اما سطوح مقاومت ارقام مختلف متفاوت است. از میـان ارقـام تجـاری، Meyland, Mayette, Franquette, Eureka بـسیار حـساس است.
بیماری اسکب مرکبات، یکی از بیماری های مهم قرنطینه ای مرکبات است که جوش های سطحی روی میوه تولید میکند و در ارقام حساس که درمناطق مرطوب کاشته می شوند و از میوه تازه آن استفاده میشود، اهمیت دارد. این بیماری باعث بدشکلی شاخه و برگ ها، ریزش برگ و میوه های نارس و کوتولگی پایه های مرکبات می شود. این عمل منجر به کاهش کیفیت می شود، به هر حال این بیماری خسارت سنگینی به باغدار وارد می کند.
عامل بیماری:
اسکب مرکبات بر اثر قارچ fawcettii Elsinoe ایجاد می شود.
انتقال:
اسپورهای موجود در سطح جوش ها معمولا با قطره های باران به برگ ها یا میوه های تازه که حساساند، منتقل می شوند. کنیدی ها بعد ازتشکیل شبنم روی لکه ها ایجاد می شوند و با وزش باد در فاصله های کوتاه پراکنده می شوند. دمای بهینه برای توسعه ی اسکب مرکبات 42 - 42درجه سانتیگراد است. آلودگی در دوره های کوتاه آبیاری می تواند رخ دهد، ولی برای انتشار کنیدی ها بارندگی اهمیت دارد. انتشار بیماری به نقاط دورتر بیشتر با پایه ی آلوده در خزانه است. همچنین در صورت خیس بودن برگ ها در حین عملیات کشاورزی، بیماری ممکن است با وسایل کشاورزی به قسمت های سالم منتقل شود.
دامنه میزبانی:
لیمو، رافلمون، نارنگی و دورگ های آن میزبان بیماری اسکب مرکبات می باشند. همچنین گونه های دیگر مرکبات مانند گریپفروت، نارنج و پوملو به این بیماری حساساند ولی میزان حساسیت آن ها کمتر است.
علائم بیماری:
این بیماری روی برگ ها، شاخه ها و میوه ها اتفاق می افتد و باعث ریزش برگ و میوه های نارس می شود. نشانه های آن ابتدا به صورت جوش های کمی برجسته که شامل قارچ و بافت میزبان است، ظاهر می شود و به رنگ صورتی تا قهوه ای در می آید. پس از آن، درحالی که جوش هاتوسعه پیدا می کنند، زگیلی می شوند و شکاف برمی دارند و رنگ آنها قهوه ای متمایل به زرد و سرانجام خاکستری تیره می شود.
سن بافت میزبان در زمان آلودگی، گونه و رقم، روی اندازه ی لکه ها و میزان برآمدگی تأثیر می گذارد. به طوریکه لکه هایی که روی بافت های مسن تر به وجود می آیند، مسطح و آن هایی که روی بافت های جوان تشکیل می شوند، برجستگی بیشتری دارند. همچنین در یک سطح برگ آلوده، برجستگی هایی به جای زگیل تشکیل می شود و گسترش می یابد و در همان قسمت ها در طرف دیگر برگ، فرورفتگی هایی به وجود می آید.
کنترل:
احداث خزانه برای تولید پایه و پیوندک در فاصله ی دور از باغ های تجاری که ممکن است آلودگی حضور داشته باشد.
کاهش استفاده ازآبیاری بارانی در تولید ارقام حساس، زیرا میزان آلودگی را به شدت افزایش می دهد.
هرس منظم درختان، این امر باعث حذف اسپورها شده و از پراکنش آنها جلوگیری می کند.
کنترل شیمیایی با قارچ کش ها، باید در شروع آلودگی در خزانه انجام شود، معمولا از قارچ کش های مسی برای کنترل بیماری اسکب مرکبات استفاده می شود.
یک ساله، بـا رویـش زمـستانه و بهـاره زود کـه در طـول بهـار و تابستان در مرحله گل دیده می شـود. سـاقه هـای فنـری، بندبنـد و محکـم دارد کـه بـه صـورت منـشعب از محـل طوقـه در جهـات مختلف روی زمین گسترش پیدا کرده و در حالـت انفـرادی و بـه دور از رقابـت، مـساحت قابـل تـوجهی را مـی پوشـاند.
خاک هـای فشرده و فقیـر را بیـشتر دوسـت دارد. بنـابراین، جـاده هـای شـنی، حاشیه خیابان ها و نظایر آنها نقاط مناسـبی بـرای رشـد ایـن علـف هرز به شمار می روند.
علف هرزی است مقاوم، در مقابل عملیـات مکانیکی و حتی در مقابل بعضی علف کش ها. گونه دیگر شـبیه آن، به نام هفت بند ایستاده می باشد که بر خلاف گونه قبلی بیشتر طالب خاک های نرم و شخم خورده بوده و رویش آن نیز به صورت نیمه ایستاده می باشد. ساله، بـا رویـش زمـستانه و بهـاره زود کـه در طـول بهـار و تابستان در مرحله گل دیده می شـود. سـاقه هـای فنـری، بندبنـد و محکـم دارد کـه بـه صـورت منـشعب از محـل طوقـه در جهـات مختلف روی زمین گسترش پیدا کرده و در حالـت انفـرادی و بـه دور از رقابـت، مـساحت قابـل تـوجهی را مـی پوشـاند.
خاک هـای فشرده و فقیـر را بیـشتر دوسـت دارد. بنـابراین، جـاده هـای شـنی، حاشیه خیابان ها و نظایر آنها نقاط مناسـبی بـرای رشـد ایـن علـف هرز به شمار می روند.
علف هرزی است مقاوم، در مقابل عملیـات مکانیکی و حتی در مقابل بعضی علف کش ها. گونه دیگر شـبیه آن، به نام هفت بند ایستاده می باشد که بر خلاف گونه قبلی بیشتر طالب خاک های نرم و شخم خورده بوده و رویش آن نیز به صورت نیمه ایستاده می باشد.
سپردار زرد شرقی مرکبات، یکی از مهمترین آفاتی است که با مکیدن شیره گیاهی موجب تغییر رنگ و خشکیدگی برگ ها و شاخه های سبز شده و در صورت آلودگی شدید، باعث کوچک ماندن میوه و در نهایت ریزش آن می شود. در مناطق کوهستانی جیرفت، این آفت بیشتر روی لیموترش و لیموشیرین و در دشت روی گریپ فروت، پرتقال و نارنگی فعالیت دارد.
الف)اقدامات پیشگیری کننده(اصول باغی):
طبق تحقیقات، تراکم آفت روی شاخه های پایینی و مناطق سایه دار درخت بیشتر است، بر این اساس انجام موارد زیر برای پیشگیری از خسارت این آفت توصیه می شود:
1-رعایت فاصله مناسب کاشت: این کار باعث برقراری جریان هوا وتهویه مناسب بین درختان و کاهش جمعیت آفت خواهد شد.
2-عدم احداث باغات مرکبات در خاک هایی با بافت رسی تا حدودی سنگین و در دره ها و کف رودخانه ها
3-استفاده از سیستم های آبیاری تحت فشار و بازدید منظم قطره چکان هابرای اطمینان از عملکرد درست آن ها
4-هرس منظم شاخه و برگ های آلوده به منظور تهویه مناسب بین درختان و کاهش رطوبت باغ.
ب)نمونه برداری و پایش تغییرات جمعیت:
مطالعات انجام شده نشان می دهد پس از گرم شدن تدریجی هوا دراواخر اسفند، حشرات ماده شروع به تولید مثل می کند. سپس پوره های سن یک از تخم خارج شده و روی شاخه و برگ های نورسته حرکت کرده و پس از پیدا کردن محل مناسب همان جا مستقر شده و سپر تشکیل می دهند.
اوج جمعیت این آفت در مناطق جنوبی کشور اوایل فروردین، اواسط اردیبهشت، اواسط خرداد و اواخر شهریور می باشد.
برای پایش جمعیت این آفت می توان به روش زیر عمل کرد:
1 -نمونه برداری جمعیت حشرات ماده در زیر سپر،
از اواخر اسفند بازدیدهای باغی به منظور بررسی تخم گذاری حشراتماده زمستان گذران زیر سپر انجام می شود. به این صورت که به وسیلهسوزن سپر حشرات ماده برداشته شده و با کمک لوپ دستی تخم گذاری وخروج پوره های سن یک از زیر سپر مشخص می شود.
در این مرحله،حشرات ماده سپردار روی برگ و گاهأ میوه های باقیمانده سر درخت هستند.
2 -نمونه برداری جمعیت پوره های سن یک برای تخمین جمعیت پوره های متحرک از روش نصب نوارهای چسبی(به عنوان تله) روی سرشاخه های آلوده به آفت، استفاده می شود.
با در نظرگرفتن نوع زندگی آفت، بهترین زمان کنترل آفت وقتی است که حداکثر پوره های سن یک از تخم خارج شده و روی شاخه و برگ ها متحرک هستند (مطالعات میدانی).
ج) روش های کنترل:
1 .کاربرد دشمنان طبیعی به خصوص کفشدوزک نقابدار دو لکه ای، کفشدورک.
کفشدوزک نقابدار دو لکه ای از شکارگرهای فعال سپردار زرد شرقی مرکبات در منطقه جیرفت استان کرمان و باروس استان فارس محسوب می شود. این کفشدوزک، فعالیت خود را از اواسط فروردین شروع می کند.
2 .روغن پاشی:
با رسیدن میانگین جمعیت پوره سن یک به 5 عدد در هرشاخه تله گذاری انجام شده یا رسیدن تعداد آفت به 10 عدد حشره زنده زیر سپر روی هربرگ، مصرف روغن ولک 5/1 در صد توصیه می شود. تاثیر منفی روغن ولک به میزان 1 و 5/1 درصد روی کفشدوزک نقابدار دو لکه ای(شکارگر آفت) ناچیز می باشد.
در صورت افزایش بیشتر جمعیت آفت، در اثر عدم رعایت مسائل به باغی، مانند هرس و فاصله کاشت مناسب و کارایی نادرست قطره چکان ها در سیستم آبیاری تحت فشار می توان از مخلوط روغن ولک 1 درصد و حشره کش کلرپیریفوس (دورسبان) 1 درهزار در اوج جمعیت آفت استفاده کرد. تعداد دفعات محلول پاشی توسط نمونه برداری از جمعیت آفت مشخص می شود ولی معمولأ در دو نوبت فروردین و شهریور انجام می شود.
بهترین نوع سمپاش از نظر پاشش محلول سمی یا روغن رویآفت، سمپاش توربولاینر باغی و بعد از آن لانس دار میباشد.
مالچ به پوششی اطلاق می شود که روی سطح خاک و یا پای گیاه را می پوشاند. این پوشش می تواند از گیاهان زنده پوششی تا مواد غیر زنده، مانند خاک اره و یا پلاستیک را شامل شود. استفاده از مالچ در پای نهال، می تواند با ممانعت از برخورد مستقیم نور خورشید به بستر خاکی اطراف نهال، کاهش درجه حرارت خاک و حفظ رطوبت نسبی بستر کشت (زیر پوشش مالچ) را به همراه داشته باشد تااز اثرات منفی تنش گرمایی روی نهال، بکاهد. از این رو کاشت گیاهان همچون شبدر و یا پوشش های دیگر مانند برگ درختان خرما یا هر پوشش دیگر از این موارد می تواند، به عنوان مالچ برای مبارزه با تنش گرما روی نهال، مورد استفاده قرار گیرد.
افزایش دما به بالاتر از سطح آستانه برای یک دوره زمانی، می تواند موجب خسارت تغییرناپذیر در رشد و نمو گیاهان شود. بنابراین در گیاهان افزایش 10 تا 15 درجه سانتیگراد بالاتر از دمای مطلوب، تنش و یا شوک گرمایی را موجب می گردد. در شرایط مناسب رطوبتی، گیاهان عمدتاً با افزایش تعرق خنک می شوند، ولی هنگامی که در معرض کمبود رطوبت نسبی هوا باشند، اثرات منفی تنش گرمایی نیز تشدید می گردد.
تنش گرمایی در مرکبات:
افزایش ناگهانی دما به همراه رطوبت نسبی پایین هوا می تواند برای میوه چه های مرکبات خطرناک باشد.
بر این اساس در فصل بهار گرمای بالاتر از 40 درجه سانتیگراد به همراه کاهش رطوبت نسبی هوا (تا میزان 20 درصد و یا کمتر) در کنار وزش باد، می تواند ریزش برگ و میوه چه ها را تسریع نماید. لازم به ذکر است میزان تابش نور به سمت جنوب و جنوب غربی تاج بیشتر بوده که عموماً شدت بروز علائم خسارت ناشی از تنش گرما در این نواحی از تاج، بیشتر خواهد بود.
عموماً در زمان تابش مستقیم آفتاب، دمای برگ های قسمت بیرون تاج نسبت به محیط اطراف افزایش می یابد. بر این اساس در بررسی از باغ های شرق مازندران (طی دوره زمانی 8 تا 10 خرداد 1394 ،) افزایش دمای 42درجه سانتیگراد با کاهش رطوبت نسبی (تا میزان 23 درصد) به همراه وزش باد (با سرعت بیش از 60کیلومتر) گزارش شده که توانسته بود موجب بروز تنش گرما و ظهور علائم خسارت (برگ و میوه چه) در برخی ارقام مرکبات گردد.
کائولین پوشش ذره ای معدنی کاملاً تصفیه شده با ظاهری سفید رنگ است. حلال سوسپانسیون این ماده، آب بوده که پس از قرار گرفتن در معرض هوا، تبخیر و کائولین سفید با تخلخل زیاد به عنوان محافظ روی سطح برگ و میوه ها باقی می ماند.
کائولین یک پوشش ذره ای کارا با ویژگی های منحصر به فرد است. این ترکیب از نظر شیمیایی بی اثر بوده و قطر ذرات آنها کمتر از 2 میکرومتر است. طوری فرموله شده که قدرت پراکندگی بالایی داشته و میتواند پوشش یکنواختی ایجاد نماید.
پوشش ایجاد شده توسط این ماده منفذدار بوده که در تبادل گازی برگ اختلالی بوجود نمی آورد.هم چنین اشعه فتوسنتزی را از خود عبور داده، اما تا حدودی مانع از عبور اشعه مادون قرمز و ماوراء بنفش می گردد. کائولین باعث تغییرات رفتاری در حشرات و پاتوژن ها میشود و به راحتی از روی محصولات شسته میشود. به طوری که در گزارش های علمی به کاربرد کائولین برای مبارزه با تنش گرما در زیتون و سیب اشاره شده که دلالت بر کاربردی بودن این ماده برای مقابله با تنش گرما است.
بر این اساس، کاربرد این ماده می تواند به عنوان راهکار پیشنهادی کوتاه مدت در مبارزه با تنش گرما، برای مرکبات مطرح گردد. از این رو برخی باغداران مرکبات در مناطق مرکزی و جنوب کشور برای مقابله با چالش گرما در نهال های جوان مرکبات (4 الی 5 ساله)، کائولین 4 تا 5 درصد استفاده می نمایند که به منظور جلوگیری از گرفتگی نازل، قبل از آماده سازی محلول، الک کردن پودر کائولین توصیه گردید.
با توجه به غیر یکنواخت بودن محلول کائولین در حلال آب (حالت سوسپانسیونی)، به کارگیری سمپاش های دارای سیستم همزن و استفاده از ترکیبات همراه همچون صابون محلولپاشی میتواند، بر پراکنش و نشست بهتر کائولین روی برگ ها موثر باشند. زمان مصرف کائولین نیز در مرحله ای که برگ ها به حداکثر اندازه خود رسیده ولیکن هنوز خشبی نشده اند، عنوان می گردد.
این محلول پاشی 2 بار در طول فصل گرما با فاصله 10 روز، باید انجام گیرد. رعایت نکات ایمنی در زمان محلول پاشی کائولین، همچون به کارگیری ماسک، عینک و لباس های پوشیده (سر و دستها) نیز از مورادی بوده که کاربران باید مورد نظر قرار دهند
در انتخاب سمپاش مناسب برای پخش یک علف کـش در بـاغ مانند هر جای دیگر، اصل بر این است که بتوان توسط آن، محلـول علف کش مورد نظر را به میزان توصـیه شـده و بـه طـور یکنواخـت روی علف های هرز پخـش نمـود. بـرای ایـن منظـور در هـر نـوع سمپاش، حداقل 2 نکته اساسی باید در نظر گرفته شود:
یکی ثابت بودن فشار در طول مدت سمپاشی، دیگـری وجـود نـازل مناسـب. یعنـــی انـــواعی بـــا پاشـــش بـــادبزنی (نـــه مخـــروط پـــاش)، با زاویه و قدرت پاشش مطلوب در دقیقه.
در ســمپاش هــای بــوم دار پــشت تراکتــوری کــه بــرای مــصرف علفکشها طراحی شده اند، معمولاً کلیه نکات فنـی لازم از طـرف کارخانه سازنده در نظر گرفته شـده و نیـازی بـه توضـیح بیشتر درباره آن ها نیست. در باغ های بزرگتر از یک هکتار که به صورت ردیفی احداث شده باشند، استفاده از سـمپاش هـای پـشت تراکتوری الزامی است. با اینگونه سمپاش ها می تـوان تمـام سـطح باغ را تا نزدیک خطوط کشت به طور یکنواخت سمپاشی نمود یا آنکه با کور کردن بعضی چشمه ها (نازلهـا) نوارهـایی را در بـین ردیف های کاشت باقی گـذاشت کـه علـف هـای هـرز را در آن هـا کوتاه نگه داشته یا به کشت گراس ها به منظور کمک بـه زیبـایی باغ و سهولت در رفت و آمد و جمعآوری محصول اختصاص داد.
در باغ های کوچک تر می توان برای مهـار علـف هـای هـرز از سمپاش های پشتی نیز استفاده نمـود و در ایـن مـورد سـمپاش هـای کتابی نسبت به سمپاش های سیلندری ارجحیت دارد. زیرا در آن هـا با استفاده از دسته تلمبه در بغل سـمپاش مـی تـوان حـین سمپاشـی فشار نسبتاً یکنواختی را ایجاد نمود. در صورت اجبـار در اسـتفاده از سمپاش های سیلندری، بهتر است آنها را حین سمپاشی با دست جابه جا نموده تا بتوان هر چند دقیقه یک بار روی زمین قرار داده و با تلمبه زدن، فشار سمپاش را در حد نسبتاً مطلوبی ثابت نگه داشته و از نوسانات زیاد آن تا حدودی جلـوگیری نمـود.
بـه طـور کلـی برای سـمپاش هـای کولـه پـشتی نیـز هماننـد سـمپاش هـای پـشت تراکتوری باید از نازل های با پاشش بادبزنی با زوایـای 80 یـا 110 درجه و شماره های 2 تا 4 استفاده نمود.
کاربرد علف کش ها بهتر است با فشارهای کمتری در مقایسه بـا حشره کش ها انجام شـود.
برای آنکه علـف کـش مـورد نظـر بـه مقـدار توصـیه شـده بـه طـور درسـت و یکنواخـت مـصرف شـود، بایـد سمپاش مورد استفاده قبل از سمپاشی کالیبره یا تنظـیم و تمام قسمت های آن بازرسی و رفع نقص گردد.
این گروه از علف کش ها قادرند اغلب علف های هرز خانواده غلات (Graminae) را به صـورت پـس رویـشی در بـسیاری از محصولات پهن برگ زراعی و باغی به طور انتخابی کنترل نمایند. با توجه به اینکه علف کش های مزبور فقط روی علف های هرز گرامینه مؤثرند، نمـی تـوان انتظـار داشـت کـه روی سایر علف هـای هـر ز تـک لپـه ای نظیـر انـواع اویارسـلام یـا پیازهای وحشی و غیره و طبعاً انـواع علـف هـای هـرز پهـن بـرگ موثر باشند. گراس کش های انتخابی در بـاغ هـا و خزانـه هـایی کـه شدیداً آلوده به انواع علف های هرز گرامینه نظیر مرغ، نـی و غیـره
بوده و به دلیل خطرتراوش علف کش های قبلی روی شـاخ و بـرگ درختان و نهال ها، امکان مصرف آن ها وجود نداشته باشد، می توانند بسیار مفیـد و مـؤثر باشـند. ذیـلاً تعـدادی از ایـن گـروه علف کش ها که به ثبت رسیده و در کشور کم و بیش مورد مصرف دارند معرفی می شوند:
فوزیلیــد، نـــــابو – اس، فوکـــــوس، تارگا، گالانـت، گالانت سوپر.
کلیه گراس کش هـای مـذکور بـه صـورت فرمولاسـیون EC(مایع غلیظ امولسیون شـونده ) در بـازار موجـود مـی باشـند . بـرای آگاهی از میزان و زمان مصرف و طیف تاثیر و سـایر نکـات فنـی لازم، لطفا به برچسب و برشور فنی آن ها مراجعه نمایند.
عـــرض حـــشرات کامـــل 21-16 میلــیمتـــر اســـت، نرهـــا معمولاً کوچک ترند. بال های جلویی دارای مـتن قهـوه ای روشـن با نوارهای عرضی و نقش و نگار قهوه ای تیره می باشند.
آفت بـه تمـام درختان میوه سردسیری دانه دار و هسته دار همراه با فندق و گردو خسارت می زند. سیب میزبان ارجح آفت اسـت و از نظـر پـراکنش جغرافیایی از منـاطق کوهـستانی اسـتان هـای نیمـه شـمالی کـشور گزارش شده است.
این آفت سالانه یک نسل داشته و زمـستان را به صورت دستجات تخم (پولک) همرنگ تنه و روی تنه و شاخه میزبان می گذراند. تخـم هـا در اول فـصل و همزمـان بـا بـاز شـدن جوانه های برگ و قبل از شکوفایی گل تفریخ می شوند. ابتدا از برگ های نو رسته تغذیه و سـپس گـل هـا و میـوه هـا را نیـز شامل می شـود.
در اثـر تغذیـه آفـت، مجموعـه بـرگ هـای جوانـه باز نمی شوند. خسارت آفت روی میوه به صـورت نقـاط فرورفتـه چوب پنبـه ای بـروز مـی کنـد.
در سـنین بـالای لاروی و بـا رشـد برگدها، لاروها برگ را لوله کرده (لوله سیگاری) و در داخل آن تغذیه می کنند. لاروها ضمن تغذیه، برگ ها و میوه ها را بـه هـم چـسبانده و بـا تغذیه سطحی از میوه بدشکلی آنرا سبب می شوند.
روش های کنترل:
همانطور که گفته شد خسارت آفت در منـاطق کوهـستانی بیشتر است. در صورت نیاز می توان قبل از شکوفایی گل ها اقـدام به مبارزه شیمیایی کرد . این سمپاشی آفت جوانه خوار دیگری که تقریباً همزمان و حتی اندکی زودتر از این آفـت فعالیـت خـود را شروع کرده است را نیز کنترل می کند و یا اینکه مبارزه با آن را تا زمان مبارزه با لیسه به تعویق انداخت.