این بیمـاری یکـی از مهم تـرین بیمـاری هـای سـیب محـسوب مـی شـود. در صـورتی کـه در بهـار هـوا مرطـوب و خنـک شـود، خسارت این بیمـاری شـدید خواهـد بـود. خـسارت مـستقیم ایـن بیماری به صورت حمله عامل بیماری به میوه و دم میوه می باشد و به طور غیرمستقیم با ایجاد لکه روی برگ ها، باعث کاهش رشـد درخت و مقدار محصول می شود.
علائم: علائم بارز این بیماری روی برگ و میـوه مـی باشـد. روی برگ ها به محض باز شدن جوانـه هـا و ظهـور بـرگ هـای جـوان، لکه های کوچک مخملی شکل به رنگ سبز زیتونی تا قهوه ای بـا حاشیه نامشخص ظاهر می شود.
این لکه ها به مـرور گـسترش یافتـه و در صـورت فـراهم شدن شرایط مساعد محیطی، قسمت وسیعی از برگ ها را بـه طور مجزا یا پیوسته به هـم، در برمـی گیرنـد.
لکـه هـای روی میوه شبیه لکـه هـای روی بـرگ مـی باشـد. بـا بـزرگ شـدن میوه های آلوده، لکه ها به تدریج به رنگ قهوه ای در آمـده و بافت میوه در محل این لکه ها چوب پنبه ای می شود.
عامل بیماری نوعی قارچ است.
زمستان گذرانی:
در برگ ها و میوه های آلوده افتاده بـه پـای درخـت زمـستان گذرانی مـیکنــد. با مرطوب شدن برگ های ریخته شـده بـه پـای درخـت، آسک های رسیده با جذب رطوبت متـورم شـده و آسکوسـپورهای درون خود را با فشار به خارج می فرستد. آسکوسپورها توسط بـاد روی اندام های تازه روئیده منتقل شده و آلـودگی اولیـه را اایجـاد میکنند. نقطه اوج خروج آسکوسپورها به طور معمـول مـصادف
با مرحله تورم جوانه های گل تا مرحله کامل گلدهی است.
قـارچ بعد از نفوذ در کوتیکول منشعب شده و در نتیجه بعـد از 9 تـا 17 روز از زمـان آلـودگی، لکـه هـا روی بـرگ هـا ایجـاد مـی شـود.
آلودگی های ثانویه توسط کنیدی هایی که درسطح لکه ها تشکیل می شوند، ایجاد می گردند.
کنترل:
1 -استفاده از ارقـام متحمـل و رعایـت فاصـله کـشت مناسـب در باغات تازه تاسیس
2 -هـرس مرتـب درختـان جهـت تبـادل مناسـب هـوا و (پوشـش مناسب سم پاشی)
اسـتفاده از قـارچ کـش، حداقل سه نوبت سمپاشی قبـل و بعد از گل و نوبت سوم 10 روز بعد از نوبت دوم.
توجه:
1 -چنانچه در زمان شکوفه دهی، بارندگی شود پس از بارندگی، سمپاشی مجدد ضروری است.
2 -در صورت امکان پیش آگـاهی در منطقـه، زمـان سمپاشـی از این طریق معین شود.
ابتدا یکی از سموم بردوفیکس یا اکسی کلرومس تهیه شود و یا بصورت دست ساز اقدام به ساخت خمیر بردو نمائید.
با یک وسیله تیز (مثل تیشه، تبر یا شی مناسب دیگر) لایه آلوده را بخوبی پاکسازی کنید تا پوسته و بافت سالم تنه درخت نمایان شود.
(دقت شود قبل از شروع پاکسازی کنار درخت پارچه یا نایلونی پهن شود که لایه های آلوده به خوبی جمع آوری شوند و خدایی نکرده در مسیر آب قرار نگیرند که باعث شیوع آلودگی و بیماری شوند)
همچنین دقت شود که بعد از پاکسازی ضایعات تنه هر درخت، با وایتکس وسیله ای که برای جداکردن قسمت آلوده استفاده شده را به خوبی ضدعفونی کنید تا انتقال مجدد به سایر درختان صورت نگیرد.
سپس با یکی از سمومی که تهیه شده و در قسمت بالا عرض گردید محل آسیب تنه درخت رو با یک فرچه کامل ضدعفونی و سپس با چسب باغبانی محل را پانسمان کنید.
با اینکار و در صورت لزوم تکرار مجدد آن بعد از گذر سه هفته تا حدودی مشکل برطرف خواهد شد.
البته این نکته بسیار حائز اهمیت است که کنترل این بیماری بسیار مشکل است و عدم توجه به این بیماری منجر به خشکی درخت خواهد شد.
عوامل پیشگیری و کنترل بیماری شانکر:
▪️تقویت درخت با آبیاری منظم و تغذیه مناسب.
▪️عدم تماس مستقیم آب با تنه درختان که علی الخصوص در سیستم آبیاری غرقابی باید به این موضوع، باغداران محترم توجه و دقت لازم داشته باشند.
✔️بعد از برداشت محصول در پاییز سمپاشی سر شاخهها با یکی از سموم زیر:
▫️اکسید مس (نوردکس) با غلظت دو در هزار
▫️اکسی کلرور مس با نسبت سه در هزار
▫️بردوفیکس با غلظت ده تا پانزده در هزار
▫️و یا تهیه و ساخت محلول بردو
🔸در دوره های سمپاشی تاج درخت، شست و شوی تنه با نسبت بالاتر (غلیظتر) نیز توصیه می گردد.
🔸 در موقع تورم جوانه تا قبل از باز شدن شکوفه ها نیز با نسبتهای اشاره شده سمپاشی مجدد عمل شود.
🔸با دیدن علایم بیماری در اواخر بهار شست و شوی تنه (نه شاخ و برگ) با ترکیبات مسی در برنامه قرار دهید.
🔸 شرایط تغذیهای مناسبی برای درخت فراهم شود. اصولاً مدیریت تغذیه و آبیاری منظم در کنترل این بیماری بسیار موثر می باشد.
🔸در شرایط این چنینی مصرف کودهای ازته محدود نمایید.
🔸چنانچه درختان در تنه و شاخه خود، بر اثر عوامل مکانیکی دچار زخم و ترک خوردگی شوند، مستعد این بیماری می شوند. لذا چنانچه به تنه درخت صدمه ای وارد گردید در اولین فرصت با چسب باغبانی پوشش مناسب انجام شود.
در پایان مجدد تاکید می شود درختانی که دچار این بیماری هستند باید به خوبی مدیریت شوند و پس از انجام مواردی که در بالا ارایه گردید در صورت رویت مجدد علایم بیماری پاکسازی و پانسمان مجدد باید در برنامه قرار گیرد.
چندین عامل باعث کمبود آهن میشود که شامل:
1 -پائین بودن میزان آهن خاک
2 -بالا بودن غلظـت فلـزات سـنگین،
3 -تهویه ضعیف (زیادی Co2)
4 -درجه حرارت زیاد
5 -مصرف زیـاد کـود حیوانی(مخصوصاً در خاکهـای قلیـایی)
6 -پـائین بـودن میـزان مـواد آلـی (مخصوصـاً در خاک های اسیدی)
7 -اسیدیته زیاد خاک
8-اختلافات ژنتیکی
9-صدمات ریشه میباشد.
کمبود آهن، مشابه کمبود منیزیم، باعث میشود که تولید کلروفیل مختل گردد و میـزان کلروفیل برگ های جوان کم شود. در بیشتر گیاهان کلروز ابتدا بین رگبرگها مشـاهده می گردد.
غلظت آهن کل ممکن است در جاهایی که علائم کمبود مشاهد میشود بالاتر از غلظت آن در بافت های طبیعی باشد.حتی ممکن است نسبت Fe/P در این مواقـع بیشـتر از حـالتی باشد که برگ ها سبز هستند. بنابراین غلظت آهن کل کـاربرد کـم تری در تشخیص کمبود آهن دارد.
برای بر طرف کردن کمبود آهن می توان از فرم های آلـی وغیـر آلـی آهـن اسـتفاده کـرد.
منابع غیر آلی آهن شامل سولفات آهـن II ،سـولفات آهـن III ،اکسـید آهـن، سـولفات آهـن آمونیاکی و فسفات آهن آمونیاکی می باشد که البته ** این فرم ها زیاد رضایت بخش نمی باشـند. زیرا فرم های اکسیدی آهن (آهن III ظرفیتی) به فرم محلول نیستند.
منابع آلی آهن شامل کلات های آهن، مورد توجه بیشتری هستند و از کـلات هـای آهـن می توان EDTA ،HEDTA ،CDTA ،DTPA وEDDHA را نام برد. محلول پاشی با کلات آهن، از نظر اقتصادی مقرون به صرفه تـر اسـت. در صـورتی کـه از سیسـتم آبیـاری قطـره ای اسـتفاده می شود کاربرد آهن در آب آبیاری توصیه میشود.
حلزون ها از لحاظ ظاهری با لیسکها متفاوتند. حلزون ها برخلاف لیسک ها دارای صدف آشکار ومارپیچ بوده و خسارت وزیان اقتصادی آن ها به مراتب کمتر از لیسک هاست. به نظر می رسد حلزون ها در خاک های قلیائی که دارای کربنات کلسیم آزاد است کمتر دیده می شوند.
حلزون ها نیز همانند لیسک ها فعالیت شبانه داشته واز پارانشیم برگ تغذیه می نمایند. فعالیت حلزون ها در شرایط مرطوب شدیدتر بوده وطول تابستان تا اوایل پائیز تخم های خود را در خاک قرار می دهند. بعضی از گونه ها ممکن است تا چندین فصل زنده بمانند .
حلزون سفید وحلزون قهوه ای از مهمترین گونه های غالب به شمار می روند. حلزون قهوه ای علاوه بر مرکبات از چای، انگور، درختچه های زینتی و صیفی وسبزی و... نیز تغذیه می کند. تخم آنها معمولا در توده های 60 تا 100 عددی دیده می شود. حلزون ها نیز همانند لیسک ها هرمافرودیت هستند و صدف جانور نیز عضو حفاظتی به شمار می رود که می تواند حلزون را از تابش نور مستقیم آفتاب وخشک شدن آب بدن جانور محافظت کند.
روش های کنترل زراعی و بیولوژیک:
جمع آوری واز بین بردن حلزون ها ولیسک ها با دست در سطوح کوچک مؤثر بوده وآن ها غذایذ مناسبی برای ماکیان به شمار می روند.
- شخم وشیار اراضی زراعی وباغی پس از تخم ریزی آنها در کاهش جمعیت حلزون ها ولیسک ها مؤثر می باشد.
- مبارزه با علف های هرز و جمع آوری جعبه های میوه که در باغات در فصول مرطوب رها می شوند، به منظور از بین بردن پناهگاه حلزون ها ولیسک ها مهم می باشد.
- ایجاد پناهگاه هائی که نقش تله را برای این جانوران بازی می کنند نیز مفید می باشد. برای این منظور تکه های سفال و با تخته های پهنی که ابعاد 30 × 30 سانتی متر داشته و3 تا 4 سانتیمتر بالاتر از سطح زمین قرار می گیرند استفاده می شود و پس از مدتی می توان حلزون ها ولیسک ها را جمع آوری ومعدوم نمود .
- ایجاد نوارهای حفاظتی : با استفاده از مواد جاذب الرطوبه مانند آهک زنده ، خاکستر چوب، نمک طعام، سولفات آمونیم، سولفات مس و... می توان نوارهائی در اطراف محدوده کشت وکار به وجود آورد تا به محض تماس با این مواد آب بدن لیسک ها از دست رفته وتلف شوند. یا با پوسته شلتوک برنج به سبب وجود سلیس فراوان ونوک تیز بودن پوسته ها، می توان از ورود لیسک ها به محدوده کشت وکار جلوگیری نمود. البته باید توجه نمود شرایط اقلیمی مازندران ( بارندگی ورطوبت زیاد ) تاثیر مواد جاذب الرطوبه را کم می نماید. وبعضی از مواد فوق باعث تغییر شرایط فیزیکی وشیمیائی خاک می گردد . لذا استفاده از مواد فوق باید با نظارت کارشناسان مربوطه صورت گیرد .
* مبارزه شیمیائی :
قبل از مبارزه شیمیائی رعایت نکات ایمنی و احتیاطات لازم به منظور جلوگیری از مسمومیت های احتمالی چهارپایان، پرندگان ومرغان خانگی الزامی است.
مبارزه شیمیائی معمولا در مواقعی که حلزون ها ولیسک ها فعال ترند وهوا خنک، ابری یا مه آلود واحتمال بارندگی نمی رود توصیه می گردد. هوای خشک وآفتابی که توام با وزش باد است بدترین زمان مبارزه با این آفات است. بارش باران های شدید نیز از کارائی مبارزه شیمیائی می کاهد.
بهترین روش مبارزه با آفات فوق طعمه پاشی است. آزمایش های انجام شده طی سالهای 79-78 در مازندران کار آئی روش طعمه پاشی را در مقایسه با روش محلول پاشی تائید نموده است. مضافا اینکه باقیمانده سم در روش محلول پاشی به مراتب بیشتر از روش طعمه پاشی است.
استفاده از طعمه های آماده نظیر متالدهید 6% به میزان 25 – 20 کیلوگرم در هکتار یا متیوکارب ( مزورول 4% )به میزان 25 – 20 کیلوگرم یا طعمه آماده شده توسط کشاورزان با استفاده از سبوس گندم به یزان 20 کیلو وحشره کش کارباریل ( سوین ) بمیزان 1 کیلو گرم تاثیر مطلوبی دارد.
مبارزه ( طعمه پاشی ) باید هنگام عصر یا شبها که لیسک ها فعالیت دارند صورت پذیرد. برای جذب بیشتر لیسک ها به سمت طعمه ها می توان قدری ملاس چغندر قند را به هنگام تهیه طعمه اضافه نمود.
این آفت بومی آفریقای مرکزی بوده و با دخالت انسان به اکثر مناطق نیمه گرمسیری جهان گسترش یافته است. ایـن آفـت اولـین بار در سال 1351 به همراه میوه های وارداتی آلوده به ایران وارد و همان سال به استان های خراسان، یزد، اصفهان، آذربایجان شـرقی، کرمانشاه، تهران و شرق مازندران گسترش یافـت و کم کم در کشور همه گیر شد.
در میـان درختـان میـوه بـه سـیب، زردآلـو، انـواع مرکبـات، خرمالو، هلو، گلابی آلـو، بـه، آووکـادو، گـواوا، گـردو، انگـور، لیچی، انبه، پاپایا، خرما، انـار و دیگـر درختـان میـوه دیگـر حملـه می کند.
اندازه مگس هـای بـالغ بـه انـدازه مگـس خـانگی و بـه طـول 5-4 میلی متر است. این مگس دارای سرزرد رنگ و نسبتاً بـزرگ با یک نوار قهوه ای روشن، چشم ها سبز تا قهوه ای براق است.
حشرات ماده تخم های خود را زیر پوست میوه های میزبـان و به صورت مجتمع (2-10 عدد) میگذارند.
لاروهای خارج شده در دمای 18-16 درجه سانتی گراد بـه مـدت 11-6 رو ز تغذیه می کنند. نسل های اول آفـت بـه هلـو، زرد آلـو، سیب و گلابی و در نسل های بعدی معمولا به خرمـالو و مرکبـات
حملـه مـیکنـد. شـفیره در خـاک در زیـر میزبـان ایجـاد شـده و حشرات بالغ بعد از 11-6 روز در دمای 26-24 درجه سانتیگـراد (در مناطق سردسیر طولانی تر) و در طی دو ماه ظـاهر مـی شـوند .
زمان مورد نیاز برای طی یک نسل این حشره بسته به شـرایط آب و هوایی از سه هفته تا سه ماه می باشد. بنابراین آفـت دارای 10-8و در شرایط مساعد تا 12 نسل در سـال دارد . ایـن گونـه قـادر بـه زنده ماندن در دماهای زیر صفر درجه (برای مدت بـیش از یـک هفته) سانتیگراد نمی باشد.
زمستان گذرانی:
آفت در مناطق معتدل به صورت حشرات بـالغ و یـا شـفیره در خـاک اسـت. در منـاطق گرم تر آفت در تمام طول سال فعال است.
کنترل:
جهت کنترل مگس میوه مدیترانه روش های مختلفی (با توجـه به میزبان و مرحله رویشی آن) به کار گرفته می شود.
مبارزه مکانیکی به صورت جمع آوری روزانه میـوه هـا ی ریختـه شـده در پـای درختـان و انهـدام و یـا دفـن آنهـا در عمـق 30 سـانتیمتری خـاک و پاشـیدن آهـک روی میـوه هـای آلـوده قابـل استفاده می باشد.
بسیاری از کشورهای دنیا ورود میوه هـای میزبـان آفـت را بـدون ضـدعفونی در مرحلــه بعـد از برداشــت ممنــوع کــرده انــد. ضـدعفونی شـامل اسـتفاده از گـاز، بخـار و آب گـرم، ســرمادهی، غوطــه وری در حــشره کــش هــای خــاص و همچنــین اشعه دهی است . برای مثـال اکثـر کـشورهای اروپـایی، اسـتفاده از سرمادهی در دماهای 0/0 ، 7/1 و یا 0/2 درجه سانتیگراد را بـرای مدت یک هفته و برای میوه های مرکبـات و هـسته داران و بـرای میوه های خاص و ظریف، استفاده از بخار (بـرای مثـال 44 درجـه سانتیگراد برای مدت هشت ساعت )، هوای با فشار گـرم یـا آب گرم را توصیه می کند.
در بیشتر کشورها، اشـعه دهـی مـورد تاییـد نبوده و استفاده از متیل برومایـد نیـز ممنـوع مـی باشـد. اسـتفاده از حرارت نیز عمر انبارداری میـوه را بـه شدت کـاهش مـی دهـد.
بـه همین دلیل موثرترین راه برای کنتـرل آفـت، جلـوگیر ی از ورود میوه از کشورهای آلوده می باشد.
یکی از موثرترین روش های کنترل مگس مدیترانه ای پیچیدن میوه ها در لفافه های مختلف، کیسه های کاغـذی و حتـی روزنامـه است که باید قبل از حمله آفت انجـام شـود.
هنگـامی کـه وجـود حـشره ثابـت گردیـد، میـوه هـای آلـوده و بـه زمـین ریختـه بایـد جمع آوری و معدوم شوند.
استفاده از پاشش طعمه از نظر اقتصادی و زیست محیطی مورد قبول می باشد. پاشش طعمه شامل حشره کـش هـای مناسـب ماننـد سم مالاتیون برای کنترل مگس های میوه معمول بوده که معمـولا بـا طعمـه پروتئینـی ترکیـب مـیشـود. هـر دو جـنس نـر و مـاده ایــن مگــس هــا توســط آمونیــاک متــصاعد شــده از پــروتئین هیدرولیزات جلب میشوند.
این گونه بیشتر درختـان میـوه هـسته دار را هـدف قـرار داده و سیب نیز از جملـه دیگـر میزبـان هـای آن است. این آفت مخصوص مناطق سردسیر کوهستانی است.
حشرات کامل بسته به منطقه فعالیت از اواسط خرداد ماه به بعد در طبیعت ظاهر می شوند
حشرات کامل پروانه هایی با اندازه متوسط هستند، عرض آنها با بال های باز بین 21-16 میلی متر متغیـر اسـت.
حشرات ماده پس از جفتگیری اقدام به تخم ریزی می کنند. تخم ها به صورت مجتمع و عمدتاً روی سرشاخه هایی بـا قطر حدود 1 سانتی متر و کمتر گذاشته مـی شـوند. رنـگ پولـکهـا (دستجات تخم) ابتدا مایل بـه زرد بـوده کـه کـم کـم بـا رشـد جنـین بـه قرمـز تا خاکستری تغییر میکند.
لاروهای سن یک آفـت پـس از 15-10 روز از تخـم خـارج شده و بقیه تابستان و پاییز و زمستان را به همان حال در زیر پولک سپری می کنند. بنابراین زمستانگذرانی آفت به صـورت لاروهای سن یک گرسنه و در زیر پولک ها است.
نحوه خسارت زنی:
در بهار بعد از مساعدت هوا لاروهای مذکور از زیر پولک خارج شـده و پـس از رسـیدن به برگ های جوان ونو رسته میزبان به داخل پارانشیم بـرگ نفـوذ می کنند. این لاروها پس از مختصری تغذیه و یکبار تغییر جلـد از داخـل پارانــشیم بــرگ خــارج شــده و بــه طــور دســته جمعــی از بافت های بین رگبرگ های برگ های خارج شده، تغذیه می کنند.
لاروها ضمن تغذیـه اقـدام بـه تنیـدن تارهـای ابریـشمی کـرده و بدینوسیله برگ ها و سرشـاخه هـا را بـه هـم مـی چـسبانند.
سپس لاروها به طور مجتمع تبدیل به شفیره شده و سپس حشرات کامل آفت ظاهر میشوند، بنابراین آفت سالانه یک نسل دارد.
روش های کنترل:
در حالت های طغیانی و قبل از تنیدن تـار در منـاطق بـا سـابقه آلودگی بالا می توان با استفاده از ترکیبات فسفره متداول آفت را کنترل کرد. این زمان علاوه بر این آفت، میتواند آفاتی مثل شـته سبز سیب و سرخرطومی سیب را نیز کنترل کند. همچنین اسـتفاده از ترکیبات ساخته شده بر اساس هورمون های تنظیم کننـده حشرات نیز موثر است.
ایــن ترکیبات در سال قبل و هم زمان با تخمریزی پروانه های آفت لیسه سیب، علیه کرم سیب مورد استفاده قرار میگیرد.
لیسک ها در بین آفات از مهم ترین عوامل شناخته شده ای هستند که به گیاهان زراعی کاشته شده حمله کرده و خسارت جدی آنها در باغات، مزارع وگلخانه ها مشهود است.
راب ها دو جنسی( هرمافرودیت )بوده وهر جانور ارگان تولید مثلی نروماده را تماما دارد. هر چند آمار دقیقی از خسارت این آفت در باغات مرکبات وجود ندارد ولی خسارت آنها روی میوه ها ونهالستان ها کاملا مشهود می باشد.
لیسک ها غالبا در فصولی که درجه حرارت و رطوبت مناسب باشد ( بین 20 تا 25 درجه سانتی گراد ورطوبت بین 60 تا 75 درصد ) فعالتر، ولی در فصول بسیار خشک و یخبندان تغذیه آنها متوقف شده ومعمولا در پناهگاه ها مخفی می شوند. در هوای گرم وبه هنگام وزش باد که رطوبت کمتری وجود دارد جمعیت لیسک ها کاهش می یابد.
لیسک ها در شرایط شمال کشور معمولا تخم های خود را در دستجات حدود 18 تا 50 تائی زیر خاک ویا مواد آلی در حال پوسیدن قرار می دهد. خشکی وبی آبی معمولا سبب نابودی سریع تخم ها می گردد. تراکم لیسک ها در خاک های رسی بیشتر می باشد.
لیسک معمولی ( Parmacella ibera ) از خانواده ( Limacidae ) فعالیت شبانه و فقط یک نسل دارد. طول بدن آنها در حداکثر رشد حدود 10 سانتی متر ورنگ آن نخودی تا قهوه ای روشن است. پوره ها در ابتدا از مواد آلی وهوموس خاک تغذیه می کنند ولی بسیاری از گونه ها نیز ممکن است از اعضای زیرزمینی وارگان های هوائی درخت یا گیاه تغذیه نمایند.
لیسک ها وحلزونها دارای ترشحات لزج وچسبنده ای ( Mucus ) هستند که در مسیر حرکت آنها دیده می شود.
روش های مبارزه:
لیسکها معمولا دارای دشمنان طبیعی زیادی هستند . پرندگانی چون کلاغ ، غاز ، اردک ، موش های آبی ، خارپشت و... از آنها تغذیه می کنند . برخی از سخت بالپوشان ، مگسها ، کنه ها ، نماتدها ، قارچهای انگل و ... از دشمنان طبیعی حلزونها به شمار می رود.
💠چگونه تشخیص بدهیم که بیش از حد به گیاه آب میدهیم؟
🌲رشد گیاه وریشهها متوقف شده یا فرسوده میشوند. با خیس ماندن خاک، ریشهها به اندازه کافی اکسیژن دریافت نکرده و کم کم از بین میروند.
🌲برگ های گیاه در حال پژمرده شدن است.
🌲گیاه در حال خشک شدن است زیرا ریشههای در حال مرگ آن نمیتواند رطوبت را جذب کند. با دیدن این نشانه رطوبت خاک را بررسی کنید تا ببینید که آیا آب آن بیش از حد کم یا زیاد نباشد.
🌲پیدایش برگهای زرد،این فرآیند از ته گیاه شروع میشود.
🌲پیدایش کپک خاکستری روی گیاه، قارچ عاشق رطوبت است و از این فرصت برای حمله به درخت استفاده میکند. رنگ خاک سبز به نظر میرسد،این نشان دهنده رشد خزه روی سطح خاک است. خزهها بیخطر هستند اما وجود خزه همیشه نشان دهنده آبدهی بیش از حد میباشد.
🌲ساقه نرم و خمیری شده است که نشانه شروع پوسیده شدن درخت میباشد.
دماى مناسب در طول دوره رشد 30 الى 35 درجه سانتى گراد مى باشد.
حداقل عمق خاک براى انگور باید 75 سانتى متر باشد. اما عمق 100سانتى متر ترجیح داده مى شود و اگر عمق خاک 150 الى 180 سانتى متر
باشد گیاه باردهى بهترى خواهد داشت.
تراکم در هکتار 500 تا 5000 درخت بسته به رقم و هرس درخت متغیر مى باشد.
هدف اصلى از هرس انگور بایستى براى نفوذ نور و تهویه هوا باشد تا علاوه بر مدیریت بیمارى هاى قارچى مانند سفیدک ها، میوه انگوراز عطر و طعم مناسبى برخوردار باشد.
اگر دماى فصل رشد از 7 درجه سانتى گراد پایین تر رود رشد انگور متوقف مى شود.
نیاز سرمایى انگور جهت گل انگیزى در زمستان بسته به رقم 100 تا 350 ساعت دماى صفر تا 7 درجه سانتى گراد مى باشد.
نیاز آبى:
انگور در مناطقى که میزان بارندگى سالانه بیش از 300 میلى متر باشد به آبیارى نیاز ندارد، در غیر این صورت در فصل رشدباید 3 الى 4 نوبت آبیارى انجام شود.
اولین مرحله آبیارى بعد از ریزش گلبرگ ها مى باشد.
دومین مرحله آبیارى هنگام تشکیل غوره ها مى باشد .
مرحله سوم آبیارى در زمان تغییر رنگ حبه ها بوده که باعث افزایش حجم حبه ها مى شود.
مرحله چهارم در اواسط زمستان انجام شود.
حدود 2 هفته قبل از برداشت انگور بایستى آبیارى قطع گردد. تا از ترکیدگى حبه ها جلوگیرى شده و انگور ها عطر و طعم بهترىپیدا کنند.
آبیارى در مرحله نزدیک به رسیدن میوه ها علاوه بر دیررس شدن حبه ها موجب کاهش میزان قند، ترکیدگى حبه ها (کپک زدگى حبه ها)و شل شدن گوشت میوه مى شود. همچنین باعث حساس شدن ریشه هاى انگور به پوسیدگى ناشى از قارچ ها ى بیماریزاى خاکزى مى گردد.
(آبیارى خارج از اصول در تاکستان ها بزرگترین عامل کاهش دهنده کیفیت و کمیت انگور مى باشد و سرآغاز شروع بسیارى از بیمارى ها)
نوک بردارى شاخه ها 5 الى 7 روز قبل از گل دهى موجب افزایش تشکیل میوه شده و اگر بعد از تشکیل میوه انجام شود، باعث افزایشحجم حبه ها و زودرس شدن محصول مىشود.
کاربرد قرص هاى حاوى جیبرلین 20 روز بعد از گلدهى موجب افزایش اندازه حبه و مصرف آن در زمان تشکیل میوه موجب تنک شدن خوشه و افزایش سایز حبه ها و جلوگیرى از ترکیدگى حبه ها مى شود.
توصیه طلایى (انگور سیاه و یاقوتى):
جهت افزایش عملکرد، زودرسى، افزایش میزان رنگ و قند، ترد شدن میوه توصیه مى شود 3 بار در فواصل زمانى 45، 30 ،15 روز قبل از برداشت، کود مادورل دایمسا به میزان 5/2 در هزار مصرف شود.
توصیه هاى اصلى جهت تغذیه باغات انگور از طریق آب آبیارى (بدون در نظر گرفتن کود ازته و کودهاى پایه که بایستى براساس آزمون خاک انجام شود.)
لکه تلخ از داخل میـوه سـیب شـروع مـی شـود و سـرانجام بـه بیرون سر ایت کرده، ظاهر میوه را هم معیوب می کند.
علائـم ایـن اختلال ممکن است قبـل از برداشـت یـا در انبـار بـه وجـود آید. لکه های داخلـی میـوه، در هـر جـای بافـت آن از مغـز تـا پوسـت میتواند بروز کند، ولی ایجاد لکه ها درست در زیر پوست بیـشتر معمول است.
در میوه های به شدت آلوده، لکه های کوچک ممکن است به هم متصل و به لکه های بزرگ تبدیل شوند.
به تدریج که سلول های مبتلا به عارضه لکه تلخ می میرند، مقدار آب آنها کم شده و پوست روی محل لکه ها به شدت گرد یا زاویه دار فرورفتگی پیدا کـرده، کـم کـم بـه رنـگ قهـوه ای یـا بعضی مواقع سیاه در می آیند.
عامل:
تصور می شود که عامل اصلی این اختلال، نـامتوازن بـودن مواد معدنی، مخصوصاً غلظت کم کلسیم در گوشت میـوه اسـت.
وقتی نسبت پتاسیم و منیزیم به کلسیم زیـاد شـود تمایـل بـه بـروز لکه تلخ نیز افزایش پیدا میکند.
نیروی حیاتی زیاد درخت یـا غـرور درخـت، برداست میوه نرسـیده، بزرگـی انـدازه میـوه، کم بـاری درخـت، هـرس شـدید، مصرف زیاد پتاسیم، آبیـاری نـامنظم بـاغ و مـصرف زیـاد از حـد نیتروژن بروز اختلال لکه تلخ را افزایش می دهـد و بـرای کـاهش خسارت باید از اقدامات مذکور خـودداری شـود. بعـضی شـرایط
سردخانه، مانند تبرید سریع میوه ها بعد از برداشـت، دمـای پـایین، رطوبت نسبی بالا و اتمسفر کنترل شده در سردخانه نیز مـی توانـد توسعه این اختلال را در سردخانه کاهش دهد.
کنترل:
با چند بار پاشیدن کلسیم به درخت یا غوطه ور کردن میـوه هـا در محلــول 4 درصــدکلرور کلــسیم بــه مــدت 5 تــا 10دقیقــه یــا عملـی کـردن هـر دو کـار فـوق و سـپس نگهـداری میـوه هـا در سردخانه می توان از بروز اختلال لکـه تلـخ جلـوگیری کـرد و یـا حداقل، از خسارت آن کاست.
حشره کامل به عرض 30 -40 میلیمتر، بابال های باز می باشد. رنگ بالها و بدن، کرم تا قهوه ای تیره است. روی هر بال جلویی دو خط مایل یا عرضی وجود دارد. تخم رنگ تیره خاکستری به شکل گلدان و به قطر 5 /0 میلیمتر، تخم ها دسته ای و کنار هم به تعداد 70 تا 350 عدد دور شاخه ها، مانند انگشتری گذارده می شوند.
لاروهادر ابتدا سیاه و سپس به رنگ آبی خاکستری همراه با یک نوار پشتی در می آیند.
طول لارو کامل40-50 میلیمتر،بدن پوشیده از موهای قهوه ای متمایل به قرمز ، سرآبی و دارای دو نقطه سیاه است. شفیره به طول 18 میلیمتر و به رنگ سیاه متمایل به قهوه ای و پوشیده ازمو است و در داخل یک پیله سفید رنگ، زرد یا خاکستری قرار می گیرد.
درختان میزبان این آفت علاوه بر درختان مثمر، درختان موجود در فضای سبز شامل افرا، ولیک، صنوبر، نارون، بید و درختچه ها، مثل پیرو کانتا، زرشک ونسترن می باشند.
این پروانه سالانه فقط یک نسل دارد و زمستان را به صورت دستجات تخم روی شاخه ها همانگونه که شرح داده شد می گذارند.( در واقع 9 ماه از سال را حشره به صورت تخم می گذارند) تخم ها از اواسط فروردین ماه تفرج شده و لاروها به طور دسته جمعی به تغذیه جوانه ها و برگها می پردازند.
لارو در حین تغذیه، به تنیدن تار پرداخته و حتی رگ برگها را مورد تغذیه خود قرار می دهند و شاخه های نازک رابه هم می تنند. علاوه بر این در زاویه شاخه ها لانه های تار عنکبوتی درست کرده ولی در سن آخر
لاروی ، لاروها زندگی دسته جمعی را رها کرده و به طور آزاد زندگی میکنند.
لاروها پس از کامل شدن دریک پیله ای که قبلا به آن اشاره شده تبدیل به شفیره شده و خروج پروانه ها به شرایط آب و هوایی بستگی داشته و معمولا در تیر ماه و اوایل مرداد ماه صورت می گیرد.
حشرات نر و ماده روزها را استراحت کرده و شب ها شروع به فعالیت می کنند و به طرف منابع نوری جلب می شوند. ماده ها پس از خروج از شفیره ها و جفت گیری در روی شاخه های نسبتا نازک شروع به تخم گذاری به شکل حلقوی میکنند، به طوریکه در طول یک ساعت یک سانتیمتر حلقه را تشکیل میدهند.
تعداد تخم گذاشته شده ماده ها بطور متوسط 14تا 200عدد بصورت چندین حلقه گذاشته میشود ولی در بعضی از منابع حداکثر تخم گذاشته شدهماده تا 400عدد هم ذکر شده است.
افزایش انبوهی جمعیت این آفت بستگی به شرایط آب و هوائی ( حرارت، خشکی و هوای آفتابی)، گیاه
میزبان و تخم های ذخیره ی زمستانی دارد.
کنترل آفت:
لاروها به علت بزرگی جثه، طمعه خوبی برای پرندگان بوده و علاوه بر این ، شکارگرها دیگر نظیر سن ها
وسوسک ها مانند سوسک Carabusو Calosoma به عنوان شکارگر شفیره از اهمیت ویژه ای برخوردارند .
از زنبورهای پارازتیوئید در مجموع 82 گونه مشخص شده که دشمن طبیعی این پروانه ها هستند. گذشته از عوامل بیولوژیکی که در بالا به آنها اشاره شد مبارزه مکانیکی در سطوح کوچک با قطع شاخه های حاوی حلقه های تخم و از بین بردن آنها در کاهش انبوهی اثر خوبی دارد. در صورتی که با اجرای عملیات فوق باز هم، انبوهی آنها کاهش نیافت، ، میتوان از سموم تماسی درسنین اولیه لاروی برای مبارزه با آن استفاده نمود.
دماى مناسب در طول دوره رشد 30 الى 35 درجه سانتى گراد مى باشد.
نیاز آبى بر اساس رقم، شرایط خاک و منطقه 8 الى 14 هزار متر مکعب براى هر هکتار مى باشد. در صورت استفاده از سیستم آبیارى قطره اى (تیپ) نیاز آبى به 6000 متر مکعب تعدیل پیدا مى کند و در سطح کلان با این روش 40 درصد افزایش سطح زیر کشت خواهیمداشت. همچنین در این روش (سیستم آبیارى قطره اى) علاوه بر بهبود ساختمان و خواص خاک، در مدیریت و مهار علف هاى هرز نیز کارایى بهترى خواهد داشت.
تراکم کشت در ذرت علوفه اى 75 الى 85 هزار بوته در هکتار مى باشد و در ذرت دانه اى نیز تراکم 65 الى 75 هزار بوته توصیه شدهاست .
خاک مناسب جهت کشت ذرت، خاک لومى، عمیق و غنى از هوموس مى باشد.
با توجه به خسارت زا بودن باقیمانده برخى از علفکش ها ، قبل از کشت به علف کش هاى مصرف شده در کشت قبل توجه شود.
تناوب زراعى : بعد از یونجه، سیب زمینى و غلات میتوان ذرت را کشت نمود.
عمق کاشت: بین 4 الى 7 سانتى متر.
در خاک هایى با شورى بالاتر از 6 ، از نظر اقتصادى کشت ذرت مقرون به صرفه نمى باشد، ولى مى توان به راحتى سورگوم را جایگزین کرد.
توصیه کودى قبل از کشت:
هر چند که بهترین راه قبل از افزودن کودهاى پایه به مزرعه، آزمایش خاک قبل از کشت مى باشد، اما به صورت کلى مى توان با توصیه زیر اقدام به تقویت خاک مزرعه نمود:
ازته : کود اوره 50 الى 70 کیلوگرم در هکتار، یا 100 کیلوگرم سولفات آمونیوم در هکتار.
فسفره : 200 الى 250 کیلوگرم در هکتار از منبع دى آمونیوم فسفات یا سوپر فسفات تریپل.
پتاسه: 300 الى 350 کیلو گرم سولفات پتاسیم.
آیرونیکا گرانول جهت اصلاح ساختار خاک و بهبود اثربخشى کودهاى معدنى: 150 الى 500 کیلوگرم در هکتار.
2 هفته قبل و 2 هفته بعد از ظهور کلاله ذرت(کاکل ذرت) به تنش آبى بسیار حساس مى باشد.
بهترین زمان مصرف کود ازته به شکل زیر مى باشد :
1 -قبل از کشت 2 -در مرحله 6 الى 8 برگى 3 -شروع گلدهى
توصیه هاى اصلى جهت تغذیه مزارع ذرت بعد از سبز شدن (بدون در نظر گرفتن کود ازته):
حشرات کامل این آفت پروانه های نسبتاً بزرگ می باشند، عـرض حشرات کامل با بال های باز به قریب 60-40 میلیمتر می باشد.
متن بال ها در حشرات کامـل سـفید رنـگ بـا لکـه هـای متعـدد فولادی است.
این آفت تقریباً در تمام مناطق میوه خیز کشور وجود داشـته و از نظر میزبان نیز به انواع درختـان میـوه دانـه دار، گـردو، فنـدق و برخی درختان غیرمثمر خسارت وارد میکند.
حـشرات مــاده پـس از جفــت گیــری تخــم هــای خــود را در شکاف های روی تنه، سوراخ های روی تنه و دیگر سطوح ناصاف تنه قرار می دهند. لاروهـای سـن پـس از خـروج از تخـم از مکان های مختلف مبادرت به نفوذ به داخل نـسوج نباتـات میزبـان می کنند.
عمـده منـاطق نفوذ، شـاخه هـای نـازک بـه قطـر 2 تـا 4 میلـیمتـر، رگبـرگ اصـلی و دمبرگ، محل اتصال جوانـه بـه شـاخه وشـاخه هـای بـه قطـر 4-8 میلیمتر می باشند. لاروها برای جابجایی و انتقال خود از تارهـایی که می تنند استفاده می کنند.
بر اساس تحقیقات انجام شده این آفت یک نـسل خـود را در مدت یک تا دو سال طی می کند به نحوی که در منـاطق کوهپایـه شبیه کرج با ارتفاع حدود 1350 متر از سطح دریا نتاج حاصـل از افراد پیشتاز، در اواخـر تابـستان سـال بعـد تبـدیل بـه نـسل جدیـد میشوند. (حـدود 16-15 مـاه ) و نتـاج حاصـل از جمعیتـی کـه از اوایل تیر ماه به بعد خـارج مـی شـوند، دوران انکوباسـیون تخـم و رشد جنین، لاروی و شفیرگی خود را در مدت دو سال طی کرده و لذا نسل بعدی دو سال بعد ظـاهر مـی گـردد. در منـاطق مرتفع، یک نسل آفت در مدت دو سال سپری میشود.
روش های کنترل:
مــی دانــیم کــه مهمتــرین کــار در کنتــرل آفــات، پیــشگیری اسـت. ایـن موضـوع در مـورد کـرم خـراط نیـز صـدق مـیکنـد.
بر این اساس اعمال مدیریت های صحیح در باغ بسیار مهم اسـت. ایجاد هر گونه، تغییر ناگهانی مانند تغییر وضعیت در روش آبیاری از غرقابی به قطره ای یا افزایش دور آبیاری «فاصله میان وآبیـاری » یــا مواجــه شــدن بــا خشکــسالی بیــشترین صــدمه را بــه درختــان میزند. (البته واضح است که تربیت ریشه و تعیـین روش آبیـاری از ابتــدای کاشــت نهــال چقــدر مــیتوانــد از بــروز ایــن حالــت جلوگیری کند).
همچنین تأثیر دشمنان طبیعـی را در مراحـل مختلـف زنـدگی آفت نباید از نظر دور داشت. به هـر حـال در سـطوح کوچـک تک درختان منازل، بهترین راه برای کنترل آفت استفاده از مفتول فلزی است.
برای این کار نیاز است سالیانه دو تا سـه نوبـت تنـه و شاخه های اصلی را بازدید کرده و سوراخ های فعال را کـه در اثـر فعالیت لارو، دهانه آنها مملو از فضولات است، سیم بـزنیم بـدیهی است این کار بـرای باغـات بـزرگ و درختـان تنومنـد امکـان پـذیر
نیست، لذا در آنها بهترین کار علاوه بر اصـلاح مـدیریت داشت، به خصوص رعایت دور ومیزان آبیاری همانا مبارزه شیمیایی است.
در این رابطه نیز باید سعی کرد حتـی المقـدور مبـارزه علیـه آفـت کرم سیب به گونه ای باشد که بتوانداین آفت را نیز کنتـرل کنـد .
در موارد حاد که ناچار به مبارزه اختصاصی علیه این آفت هستیم، بهتر است با اسـتفاده از تلـه هـای فرمـونی وجـود رونـد تغییـرات جمعیت را مشخص کرده و سپس با توجه به سیکل زندگی آفت،
مبارزه را به گونه ای برنامه ریزی کرد که حتـی المقـدور حـداکثر لاروهای سن را در بر گیرد. بر اسـاس نتـایج کارهـای تحقیقاتی برای روشن کـردن رونـد تغییـرات جمعیـت آفـت بهتـر است از کپسول فرمون جنسی مصنوعی پروانه زنبـور ماننـد اسـتفاده کـرد . هـم چنـین از ایـن کپسول های فرمونی به همراه تله دلتا، می توان بـرای شـکار انبـوه آفت نیز اسـتفاده و بـا بـر هـم زدن نـسبت جنـسی آفـت از میـزان خسارت آن کاست.
برخی محققـین اسـتفاده از خمیرهـای سـمی را در ایـن رابطـه توصیه کرده انـد، در عمـل ایـن کـار نیـز بـرای قطعـات کوچـک امکانپذیر است، البته به جـای خمیرهـای سـمی مـی تـوان از پنبـه آغشته به محلولهای غلیظ سمی نیز استفاده کرد
شانکرهای پوستی گردو بیماری های ثانویه ای هستند که به دنبال ضعیف شدن درخـت در اثـر تنش هـای محیطـی از جملـه سـطحی بـودن یـا فـشردگی خـاک، خـشکی، آبیـاری بـیش از حـد و پوسیدگی های طوقه و ریشه ظاهر می شوند و حتـی درختـانی کـه از شـانکر بهبـود مـی یابنـد، اگـر مجدداً در معرض چنین تنش هایی قرار گیرند، شانکردار می شوند. به همـین دلیـل، شـناخت و رفـع علل اولیه ضعف درخت مهم تر از درمان خـود شـانکر اسـت.
انـواع شـانکرهای باکتریـایی گـردو شامل شانکر عمقی و شانکر سطحی پوست هستند که شانکر عمقی خطرناک تـر از سـطحی اسـت اما هیچیک به تنهایی کشنده نیستند.
1) شانکر سطحی پوست:
بیماری شانکر سطحی پوست در باغات گردوی بسیاری از کشورهای مناطق معتدل و مرطـوب جهان شـایع اسـت. عامـل ایـن بیمـاری بـاکتریErvinia است که پس از تقسیم جنس های Brenneria, Erwinia و Pectobacterium ،بـه همـراه بـاکتری عامل شانکر عمقی پوست، نام گرفت. در کل میله ای شکل با انتهای فاقد اندوسپور یا کپـسول، منفـرد و به نـدرت جفتـی، متحـرک بـا تاژک های محیطی هستند و پاسخ فوق حساسیت در توتون ایجاد نمـی کنند.
سرعت بهینه رشد آن ها دمای 28ºC بوده و در بیش از ºC 37 کند یا متوقف میشوند.
این بیماری برای اولین بار در سال 1994 از اسـپانیا، بـه عنـوان اولـین گـزارش از وجـود شـانکر پوستی در اروپا معرفی و در همان سال، وقوع گسترده آن در فرانسه گزارش شد.
خسارت این بیماری در استان کهگیلویه و بویر احمد بالا بـوده و موجـب ضـعف شـدید و حتـی مرگ درختان میشود و از نظر بافتشناسی، بافت مردگی شدید پوست، لایه زاینده و حتی بافت چوب دیده شده است.
نشانه بارز این بیماری ایجاد شانکرهای متعدد، معمولاً گروهی و به رنـگ قهـوه ای تـا سـیاه در پوست خارجی تنه یا شاخه های اصلی است اما روی انشعابات کوچک تر و شا خه های فرعی دیـده نمیشود. از مرکز این لکه ها تراوشات سیاه رنگی به بیـرون جـاری مـی شـود کـه بعداً خشک شده و موادی شبه قیر برجا می گذارد. نشانه های این بیماری در تـاج به صورت علائم عمومی زوال و ضعف و خشکیدگی شاخه نمایان مـی شـود . درختـان آلـوده ابتـدا به صورت یکطرفه خشک میشوند. سپس به تدریج کل درخت میخشکد.
باکتری در درون شانکر یا در تراوشات آن زمستان گذرانی می کنـد و دربهـار بـا جـاری شـدن تراوشات، به بیرون راه می یابد. سپس از طریق باد و باران و از را ه زخم های موجود در پوست، بـهخصوص زخم های ایجاد شده توسط پرندگان به سایر درختان نفوذ مـی کنـد. شـانکرها سـالهـای متمادی فعال می مانند و گسترش می یابند. به خصوص در تابستان به سرعت بزرگ می شـوند امـا در پاییز و زمستان غیر فعال می شوند. این بیماری در خاک های فقیر و خشک بـه سـر عت توسـعه پیـدا میکند.
کنترل:
شانکر سطحی در درختانی که تحت تنش های تغذیه ای یا آبی هستند شایع اسـت. لـذا تقویـت درخت و آبیاری منظم مهم ترین راه کنترل این بیماری است. شـانکرهایی کـه توسـعه زیـادی پیـدا نکرده اند، با جراحی قابل درمان هستند. پس از جراحی، تیمار محل های برش با اکسی کلرور مس میتواند مفید باشد. کلیه ارقام تجاری گردوی ایرانی بـه ایـن بیمـاری حـساس انـد ولـی پایـه هـای
تجاری به خصوص پارادکس معمولاً دچار شانکر نمی شوند
در ابتدا باید بدانیم چه چیزی باعث آفتاب سوختگی در گیاهان میشود؟
اشعه ماورای بنفش UV و اشعه مادون قرمز IR باعث آسیب به گیاهان می شود.
تقسیم بندی انواع آفتاب سوختگی بسته به زمان:
1 .آفتاب سوختگی زمستانه 2 .آفتاب سوختگی تابستانه
آفتاب سوختگی زمستانه درختان میوه، یکی از عارضه های معمول و خطرناک باغات است که باعث مرگپوست، ترکیدگی و ایجاد شکاف در پوست تنه و شاخه های بزرگ رو به طرف جنوب می شود که برای آفات و بیماری های گیاهی از جمله شانکرها، پوسیدگی قارچی و باکتریایی زمینه مهیا می کند؛ همچنین باعث اختلال در جریان مواد غذایی و شیره گیاهی می گردد.
آفتاب سوختگی تابستانه معمولا در دمای بالای 30 درجه سانتیگرادشروع می شود.
روش های پیشگیری:
پوشش درخت را می توان توسط مواد و یا وسایل مختلف پوشش دار نمود: از مواد مرسوم جهت پوشش تنه، طوقه و یا شاخه های بزرگ، میتوان آب آهک غلیظ، مخلوط آبکی پودر کائولن، مخلوط بردو، رنگهای سفیدصنعتی و یا با فویل آلومینیومی یا پارچه ... را نام برد.
علائم آفتاب سوختگی:
1 .برگسوزی زردی و پیچ خوردگی برگ باعث لکه برگ کلروتیک یا نکروتیک؛
2 .ریزش برگ و در درجات بالای آفتاب سوختگی ریزش میوه و حتی اثر برروی گل های سال بعد؛
3 .سوختگی و بد شکلی میوه، تولید شانکر پوستی در میوه های آفتاب سوخته، از طرفی میوه های در معرضآفتاب سوختگی دارای توسعه سوختگی قهوه ای، لکه های چرمی است.
4 .توقف رشد و افت شدید محصول؛
5 .شروع بعضی از بیماریهای قارچی که عامل بیماری قارچ ناتراسیا mangiferae Nattrassia است، اینقارچ بیشتر از محل های آفتاب سوخته و قسمت هایی از درخت که در معرض آفتاب وگرمای شدید است، وارد و ایجاد خسارت می کند.
علائم به صورت ورقه ورقه شدن پوست که زیر آن پودر سیاه رنگ قارچ(آرترو کنیدیم) است دیده میشود. قارچ پیکنیدیم نیز تولید کرده که در بافت گیاه تشکیل شده و اهمیتچندانی ندارد. معمولا قارچ در دمای زیر 30 درجه سانتیگراد خسارت نمی زند.
عوارض آفتاب سوختگی:
آفتاب سوختگی باعث کاهش فتوسنتز و در نتیجه کاهش شیره پرورده و کربوهیدرات های گیاهی میشود که این کمبودباعث ضعیف شدن درخت و در نتیجه ریزش برگ و میوه میشود؛ حتی اگر شدت این گرما و آفتاب سوختگی زیاد باشدبرروی گلهای سال آینده نیز تاثیر منفی میگذارد و درخت را نسبت به آفات و بیماری ها ضعیف خواهد کرد.
راهکارهای پیشنهادی:
آیا راه حلی برای کم کردن آفتاب سوختگی در جنوب با این دمای 53 درجه فعلی وجود دارد؟
1 .دفعات آبیاری و دور آبیاری را مقداری افزایش دهید تا رطوبت محیط و دمای محیط کمی کاهش پیدا کند.
البته در گرمای هوا زمان آبیاری می بایست حتما تغییر نماید تا هم کاهش بیماری و هم تعدادی از عناصر در گرمای هوا به علت عدم جذب در زمان دیگری مصرف شوند.
2 .تامین کافی عناصر پتاسیم، کلسیم؛ سیلیسیم؛ مانند استفاده از نیترات پتاسیم و نیترات آمونیوم کلسیم وترکیبات سیلیکات پتاسیم؛ البته صدرصد جلوی خسارت های دماهای خیلی بالا را به طور کامل نمی گیرد ولی تاحد خیلی زیادی خسارت را کاهش می دهد. نیترات کلسیم حتما در شب استفاده شود. نیترات آمونیوم کلسیم زمانی که هوا و دمای محیط کاهش و رو به خنکی رفت استفاده کنیم، ساعات
شب بهترین زمان مصرف است.)
در مورد عنصر کلسیم توضیحاتی لازم است که اگر این نکات رابدانید بسیاری از مشکلات از جمله ریزش گل، ترکیدگی میوه، ریزش میوه، پوسیدگی ریشه، عدم رشد سلولی... تا حدود زیادی بر طرف خواهد شد: (زمان مصرف کلسیم در دماهای مختلف و در فصول مختلف، فرم هایمختلف کلسیم و نحوه جذب آنها و سرعت حمل آنها در گیاه و... از نکات مهم در ارتباط با این عنصر می باشدکه نقش کلیدی در گیاه دارد.)
3 .استفاده از ترکیبات آمینو اسیددار موجود در بازار و یا ترکیبات آمینو کلسیم دار.
البته حتما از نوع آمینواسید واصالت آن مطمئن شوید تا بهترین نتیجه حاصل شود. حتما در این مورد از کارشناسان منطقه خود مشورتبگیرید.
4 .استفاده از ترکیبات سیلیکات آلومینیوم (رس کائولین یا رس سفید)، یک برند امریکایی کائولین است که 55درصد سیلیکات آلومنیوم دارد.
5 .استفاده از ترکیبات کربنات کلسیم یا آهک بسیار خالص و میکرونیزه شده، البته کربنات کلسیم یا آهک بسیارخالص در ایران بسیار زیاد می باشد و یک ترکیب بسیار عالی برای کاهش دما به صورت مکانیکی میباشد که در ادامه در رابطه اش بیشتر توضیح خواهیم داد.
6 .ترکیبات پلیمری خاص که یک لایه بر روی گیاه تشکیل می دهند؛ در حاضر در امریکا استفاده میشود این ترکیب خاصیت ضد گرما و سرمایی هم دارد، کرم های ضد آفتاب پودر است که بر اساس حفاظت از اشعه UV،می باشد. این محصول در کنترل آفتاب سوخت، تنش گرما استفاده میشود و هدف آن جلوگیری ازتنش آبی میباشد.
7 .استفاده از توری های سایبان که البته مشکلات خاص خود را دارد. در جاهایی که باد خیز است، قیمت، نگهداریو نصب مشکل آن از معایب شدید یا سایبان های توری می باشد.
ترکیبات کربنات کلسیمی یا آهکی موجود در بازار جهان و معرفی کربنات کلیسیم موجود در جهان:
نحوه مصرف کربنات کلسیم:
نام اولین برند پور شید میباشد که محصول شرکت نواسورس امریکاست.
این ترکیی همان ترکیبات کلسیم و آهک خودمان است که در بعضی از این شرکتها پودر و برخی مایع میباشند.
حشرات کامل آفت سوسک نسبتاً کوچـک بـه حـداکثر 2/5 میلـیمتـر مـی باشـند. رنـگ عمـومی حـشره قهـوه ای اسـت. روی بالپوشهای حشرات کامل و در یک دوم انتهایی آن ها، اجتمـاع کرکهای سفید رنگ و در متن قهوه ای بالپوش ها خودنمایی میکند.
سر و خرطوم آفت قهوه ای مایل به سـیاه اسـت و در کل حـشرات نـر کوچکتر از حشرات ماده می باشند.
آفت زمستان را به صورت حشرات کامـل و در پناهگـاه هـای مختلف به سر می برد. حشرات زمستان گذران با مساعد شدن هوا و تورم جوانه ها از پناهگاه خـارج شـده و پـس از مختــصری تغذیــه از بــرگ هــا، داخــل جوانــه هــای گــل تخم ریزی می کنند. لاروهای سـفید رنـگ و بـدون پـای آفـت در
داخل غنچه شروع به تغذیه از اندامهای زایشی گل می کنند.
گلهای آلوده در زمان شکوفایی (مرحلـه F جـدول رویشی سیب) شکفته نشده و گلبرگ های آن قهـوه ای رنـگ و مـشخص می باشند.
مرحله شفیرگی آفت نیـز در همـان داخـل گـل هـای نـشکفته و داخل گهواره سپری می شود سپس حشرات کامل با اسـتفاده از خرطوم خود و با ایجاد سوراخ خارج می شوند. حشرات کامل نیز مختصر تغذیه ای از برگ ها انجام داده و سپس تـا بهـار سـال بعـد روی درخت یا در پناهگاه های دیگر به سر مـی برنـد . بـدین ترتیـب آفت سالانه یک نسل داشته و از نظر پراکنش نیـز آفـت در اکثـر مناطق زیر کشت سیب کـشور وجـود دارد ولـی منـاطق مرتفـع و کوهستانی را ترجیح میدهد.
روش های کنترل:
انجــام سمپاشــی هــای معمــول علیــه آفــاتی مثــل کــرم هــای جوانه خوار قبل از گل میتواند تلفات قابل توجهی به این آفت نیز وارد کند. ضمن آنکه اگر این سمپاشی را تـا سمپاشـی علیـه لیـسه سیب به تعویق بیندازیم ، روی خـسارت همـان سـال تـاثیر نداشـته ولی کاهش تراکم آفـت را در سـال بعـد ، بـه دلیـل از بـین بـردن حشرات کامل در پی خواهد داشت.
درختان مرکبات نیازهای مختلفی از جمله: خاک حاصلخیز، آفتاب کامل، محیط کنترل شده، اقلیم گرمسیری یا نیمه گرمسیری، آبیاری سبک و مواد غذایی وافر دارند.
ترکیدگی پوست میوه، یکی از عوامل خسارتزا در تولید مرکبات محسوب میشود که اصول صحیح باغداری و تغذیه میتواند تا حدود زیادی از این خسارت جلوگیری نماید. ارقام پرتقال و نارنگی نافدار، مستعدترین ارقام برای ترک خوردگی هستند.
دلایل عارضه ترک خوردگی پوست میوه:
اگر چه ترکیدگی میوه تا حدودی وابسته به خصوصیات ریخت شناسی رقم و الگوی رشد میوه است اما عوامل مختلف فیزیولوژی و مدیریتی می تواند در شدت بروز آن مؤثر میباشد.
مهم ترین عوامل مؤثر بر وقوع پدیده ترکیدگی میوه عبارت: از شرایط آب و هوایی، خصوصیات مربوط به رقم. شامل شکل ظاهری میوه، حضور ناف و بزرگی آن، قابلیت انعطاف و ضخامت پوست، تعداد بذر، نوع پایه، مدیریت آبیاری، شرایط تغذیه ای و سطح بارآوری درخت دانست.
ترکیدگی در درجه اول نتیجه ضعف مدیریت باغ و در مرتبه بعد، نتیجه نوسانات درجه حرارت و رطوبت است.
ضعف آبیاری در هر مرحله از رشد میوه و به دنبال آن حجم بالای بارش ها در یک مقطع کوتاه زمانی و یا کود دهی بیش از اندازه می توانند باعث این مشکل شوند.
در زمانی که آب و مواد قندی با سرعت فوق العاده به میوه منتقل می شوند، قبل از آنکه پوست میوه به اندازه کافی برای نگهداری این ترکیبات رشد کرده باشد، ترکیدگی اتفاق می افتد. بادهای گرم و خشک، باعث خشکی بافت های درخت شده و این مسئله رطوبت میوه را می گیرد. به محض آنکه آب تامین شود، به سرعت جذب شده و سوی میوه حرکت می کند و موجب تورم بیش از حد میوه می گردد. این مسئله در درختان جوان یا درختانی که دارای ریشه های ضعیف و دارای محدودیت رشد هستند، شیوع بیشتری دارد. همچنین درختانی که باردهی بیشتری دارند، تاثیرپذیری بیشتری نشان می دهند. این مسئله احتمالا به کاهش توانایی درخت برای جذب کلسیم و پتاسیم کافی و در نتیجه کاهش استحکام پوست میوه ارتباط دارد.
عارضه ترک خوردگی پوست میوه:
ضمن آنکه سبب حذف درصد قابل توجهی از میوه ها در مرحله قبل از برداشت و ریزش آنها می شود، می تواند با گسترش قابل توجه پوسیدگی های قارچی در باغ و نیز گسترش عوامل پوسیدگی در انبار سبب نابودی بسیاری از میوه های غیرترک خورده در مرحله ی پس از برداشت نیز شود.
زمان بروز عارضه ترک خوردگی پوست میوه:
بیشترین موارد بروز عارضه ترک خوردگی پوست میوه، از اواسط تیر ماه تا آبان ماه مشاهده میشود، در واقع ترک خوردگی پوست میوه از پایان گلدهی و آغاز تشکیل میوه، نمایان میگردد.
راه کارهای جلوگیری از ترک خوردگی میوه:
با کنترل عارضه ترک خوردگی میوه مرکبات میتوان تا حدود زیادی از گسترش عوامل قارچی زیانبار در باغ جلوگیری نموده و به سلامت درختان کمک شایانی کرد. افزایش مقاومت بافت پوست به تحمل فشارهای ناشی
از توسعه سریع گوشت و عرضه مناسب سه عنصر کلیدی پتاسیم، کلسیم و بُر که نقش مهمی در استحکام دیواره های سلولی و انسجام بافت پوست میوه دارند، همچنین آبیاری سبک و مداوم و کوددهی تدریجی میتواند
نقش مهمی در کاهش شدت ترکیدگی قبل از برداشت میوه ها داشته باشد.
صنوبر و تبریزی هر دو از جنس Populus و تیره بیدیان (Salixacea) هستند که در ظاهر شباهت زیادی به هم دارند. با این تفاوت که زاویه شاخه ها در صنوبر بازتر و در تبریزی به هم نزدیک ترند. کشت هر دوی این درختان، بیشتر به جهت استفاده از چوب آن هاست. این درخت به دلیل اینکه نیاز به پرورش پردردسری ندارد، یکی از درختان پرسود در حیطه کشاورزی است.
درخت صنوبر به علت رشد سریع، نرمی چوب، آسان بودن کار نجاری با آن، استفاده در صنعت کبریت سازی، کاغذ سازی و زراعت چوب و بالاخره جذب سرب نسبت به سایر درختان مصرف بسیار دارد. ضمناً به دلیل زیبایی تاج، برگ های لرزان وبراق آن در فصل بهار و تغیر رنگ آن به زرد و طلائی، خوش منظری، ایجاد باد شکن، کاشت آن به منظورجلوگیری از آلودگی صدا و به صورت کمربند سبز، آن را درخت مناسب فضای سبز نموده و کاشت آن در حاشیه خیابان های دارای آب روان و دائمی صورت گرفته و به عنوان یک دیوار سبز، زیبائی خاصی به این گونه مکان ها می دهد.
گونه های زیبای آن از جمله Populus alba با تناوری تاج، پوست کبود و زیبای آن برای حاشیه خیابان های طولانی بسیار مناسب بوده. به ویژه زمانی که لانه های پرندگان نظیر کلاغ های سیاه، و یا معمولی در آن ها تشکیل شود و در عصر و یا صبح که زمان فعالیت این پرندگان است منظره ی بسیار بدیع را به وجود می آورد.