بیماری لکه آجری برگ بادام، مهمترین بیماری برگی بادام درایران است. اگر از خسارت این بیماری جلوگیری شود، محصول بادام کشور، حداقل ۲۰ درصد افزایش می یابد. لکه آجری از بیماری هایی است که سالی یک بار آلودگی ایجاد می کند. عامل این بیماری قارچی به نام پولیستیگما است. این قارچ زمستان را در برگ های آلوده پای درخت، می گذراند.
لکه های روی برگ که در اثر فعالیت این قارچ اتفاق می افتد، باعث کاهش فتوسنتز برگ شده، که این کاهش و کاهش کربن گیری توسط درخت، به صورت غیرمستقیم، در کاهش میزان محصول، تاثیرگذار است. درختان آلوده ضعیف شده و وقوع سرمازدگی و خسارت سایر عوامل زنده نیز، در آن ها افزایش می یابد.
علائم بیماری:
این بیماری فقط به برگ حمله می کند، ابتدا لکه های بی شکل و سبز متمایل به زرد، ظاهر می شود. این بدین خاطر است که کلروفیل برگ در محل لکه ها کاملا از بین رفته و به رنگ زرد در می آید. با پیش روی قارچ، رنگ لکه ها از زرد به نارنجی تند و بعد به رنگ قرمز آجری در می آید.
از اواسط تابستان، رنگ لکه ها کاملا قهوه ای و تیره شده و بافت برگ در این قسمت ها مرده و خشک می شود. گاهی نیز تمام پهنک برگ فاسد شده و می ریزد.
کنترل بیماری:
استفاده از ارقام مقاوم به این بیماری مانند رقم شاهرود ۱۲. ارقام مامایی و سفید حساس اند.
سمپاشی درختان بادام در بهار با دو بار سم پاشی با مخلوط بردو ۱/۵ درصد: سمپاشی اول با ظهور کامل برگ ها، یعنی دوهفته بعد از ریزش گلبرگ ها و سمپاشی دوم دو هفته بعد از اولی.
در صورت وقوع بارندگی در اواخر اردیبهشت یا اوایل خرداد، سم پاشی سوم ضرورت می یابد.
علائم اولیه سفیدک داخلی شمام به صورت لکه های کلروتیک کوچک در برگهای پایینی و سپس در برگهای جوان، حاشیه لکه ها نامنظم، زمانی که سطح برگ برای مدت طولانی مرطوب باشد،
بیماری شاخه زرد یا میوه سبز، یکی از بیماریهای مهم و خطرناک صنعت مرکبات در سالهای اخیر، به ویژه در مناطق اصلی مرکبات خیز دنیا می باشد. تاکنون خسارت زیادی به اغلب ارقام تجاری مرکبات مانند پرتقال، نارنگی و دورگهای آن، لمون، گریپ فروت و نارنج وارد نموده است. در عمل همه گونه ها و ارقام مرکبات بدون توجه به نوع پایه آنها به این بیماری حساسند و علائم زردی، ضعف و زوال در آنها پدیدار می گردد و نهایتاً منجر به مرگ و زوال میشود. خسارت این بیماری عمدتاً به صورت سرخشکیدگی و زوال، کاهش شدید محصول و مرگ درختان میزبان میباشد.
عامل بیماری:
عامل بیماری نوعی باکتری گرم منفی مستقر در آوندهای آبکشی است بیماری میوه سبز مرکبات توسط یک باکتری به نام لیبروباکتر ایجاد میشود. این بیماری، هم چنین از طریق پیوندک آلوده نیز انتقال می یابد.
انتقال بیماری:
این بیماری به راحتی توسط دو گونه پسیل مرکبات با نامهای پسیل آسیایی Diaphorina citri و پسیل آفریقایی Trioza erytreae و پیوندک آلوده منتقل میشود. پسیل ها حشرات کوچک، به اندازه شته و دارای تکثیر زیاد هستند که روی سرشاخه های جوان، زندگی می کنند. این آفت، ضمن تغذیه از شیره گیاهی، بزاق سمی خود را وارد بافت گیاهی می کند. به همین دلیل است که برگ های تغذیه شده توسط حشره، پیچیده می شود.
علائم:
علائم این بیماری که در آسیا توسط Candidatus Liberibacter asiaticus ایجاد میشود بسیار متنوع است. اولین علامت، بیماری، زردی یک یا چند سرشاخه ی جوان در درختان مرکبات بوده که وجه تسمیه نامگذاری این بیماری میباشد. سپس سایر سرشاخه ها را نیز در برمی گیرد و با توسعه بیماری موجب مرگ سرشاخه ها میشود. نهال های جوان آلوده، زردی عمومی و کوتولگی را نشان میدهند.
درختان جوانی که به بیماری میوه سبز مبتلا می شوند، بار نمیدهند. درختان بارده که به این بیماری ابتلا پیدا می کنند، نیز بعد از ابتلا خیلی زود از دست میروند و در صورتی که با عوامل دیگر بیماریزا مانند فیتوفتورا همراه شود، موجب زوال درختان مرکبات میشود.
یکی از نشانه های مشخص بیماری در برگهای آلوده، کلروز رگبرگی یا ابلقی شدن به صورت لکه های زرد، تا سبز رنگ بدون مرز مشخص میباشد. این لکه ها به صورت نامتقارن در دو طرف رگبرگ اصلی ظاهر میشوند، که آن را با سایر لکه برگی های ناشی از کمبود عناصر غذایی مانند روی و منگنز متمایز میسازد. رگبرگهای آلوده ممکن است زرد شده و یا به صورت چوب پنبه ای، ضخیم و خشک مشاهده شوند. با پیشرفت بیماری، برگهای آلوده زرد شده و از درخت میریزند. برگهای جدید کوچک بوده و در پاره ای از موارد علائم کمبود
مواد غذایی را نشان میدهند.
میوه های شاخه های آلوده معمولا کوچکتر، نامتقارن و بدشکل بوده و بذرها نیز عقیم، تیره رنگ و چروکیده میشوند. میوه های آلوده روی درخت، کوچک، سخت و کم آب بوده و رنگ غیرطبیعی و غیر یکنواخت میگیرند به طوریکه دم میوه رنگ گرفته و گلگاه سبز باقی میماند، در حالی که در میوه های طبیعی رنگ پذیری از قسمت گلگاه صورت میگیرد. میوههای آلوده تلخ، ترش و درصد بریکس آنها کاهش مییابد. میوه های شاخه های آلوده ریزش پیدا کرده و منجر به کاهش تولید و عملکرد میشود. همچنین گلدهی درختان بالغ کاهش یافته و این درختان خیلی زود غیرمثمر میشوند و حتی ممکن است گلدهی خارج از فصل اتفاق افتد.
روش زراعی مبارزه:
ریشه کن کردن و سوزاندن سریع درختان آلوده به عامل بیماری گرینینگ
تولید نهالهای سالم از نهالستان های عاری از آلودگی در زیر پوششهای ضدحشره و تحت نظارت کارشناسان صورت گیرد.
از انتقال هرگونه مواد گیاهی شامل پیوندک و نهال از مناطق آلوده به استانهای مجاور ممانعت به عمل آید.
از بین بردن علفهای هرز باغات که بعضی از اینها میزبانهای ناقلین میباشند.
کنترل شیمیایی:
با استفاده از حشره کشهای سیستمیک و غیرسیستمیک برای کاهش جمعیت پسیل ناقل بر اساس اصول یاد شده.
روش بیولوژیکی:
مبارزه بیولوژیک با ناقل بیماری با استفاده از دشمنان طبیعی مانند زنبور پارازیتویید و همچنین کفشدوزک های شکارگر که یکی دیگر از دشمنان طبیعی پسیل به شمار می آید.
قارچ دوده ای مرکبات یا فوماژین عارضه ایست که در اثر وجود مواد قندی(عسلک) حاصل از حشرات مکنده مانند شته ها و شپشک ها بر روی نباتات مختلف از جمله مرکبات در نواحی گرم و مرطوب عارض می شود. در طی این شرایط، قارچ ساپروفیت بنام Meliola camelliae بر روی این محیط مناسب تکثیر و رشد پیدا می کند. احتمالا قارچ های دیگر ساپروفیت نیز می توانند تحت این حالات روی درختان مرکبات رشد و نمو کنند.
روشهای مبارزه با سوسک چوبخوار کاپنودیس:
زمان ظهور حشره کامل در بهار است. حشره ماده به تعداد 400 تا200 تخم می گذارد. قسمت عمده تخم گذاری نیز، در اواخر بهار و تابستان می باشد. تخم گذاری معمولا به صورت انفرادی در اطراف یقه و شکافهای پوست یا شکاف های خاک انجام می گیرد. حشرات کامل نیز،کم حرکت هستند.
بیماری گیاهی گموز به نام های دیگری نظیر انگومک مرکبات، پوسیدگی فیتوفتورایی طوقه و ریشه نیز شناخته می شود.
علائم بیماری گموز مرکبات:
از علائم مهم بیماری گیاهی گموز مرکبات، ترشح صمغ در اطراف طوقه تا ارتفاع نیم متری از سطح خاک می باشد. پوست قسمت آلوده ممکن است بوی ماهی و یا ترشی بدهد. صمغ خارج شده ابتدا آبکی و بی رنگ است که پس از خشک شدن در هوای آزاد سخت شده و به رنگ خرمایی در می آید.
در مناطق مرطوب و پر باران، صمغ در اثر بارندگی حل و شسته شده، سپس پوسیدگی قهوه ای در طوقه و ریشه بوجود می آید. پوست تنه در این ناحیه به صورت ورقه های خشک و به طور عمودی از درخت جدا می شود. با فاسد شدن پوست در ناحیه طوقه، در جریان شیره پرورده اختلالاتی بروز کرده و ممکن است به طور کلی قطع شده و درخت از پا درآید.
عامل بیماری سیاهک پنهان همانند نوع آشکار آن، نوعی قارچ بازیودومیست است که درون بذر را اشغال کرده و با خرد شدن بذر ریز گردهای سیاه رنگ قارچی پراکنده می شوند که عامل اصلی پراکنش بیماری هستند
بیماری لب شتری هلو یا پیچیدگی برگ هلو، یک بیماری قارچی است که عامل بیماری، قارچ Taphrina نام دارد. این قارچ در درختاتی مانند هلو، شلیل، زردآلو و بادام ایجاد بیماری میکند، اما بیشتر به لب شتری هلو معروف است.
زمستان گذرانی قارچ روی فلس جوانه ها، شاخه ها و سرشاخه های آلوده صورت گرفته، در بهار با بارش باران شسته شده و روی جوانه های برگ قرار می گیرد. با فراهم شدن محیط مساعد این قارچ جوانه زده و آلودگی شروع می شود.
اولین نشانه های این بیماری، در بهار به شکل لکه های زرد متمایل به قرمز روی برگ های در حال رشد بروز پیدا می کند. محل این لکه ها در برگ به تدریج ضخیم و چین خورده شده و در نهایت موجب پیچیدگی برگ می شود. بخش هایی از برگ در محل لکه ها چین دار، ترد و شکننده شده و ممکن است در سطح آنها لایه ای سفیدرنگ از اسپور( اندام زایشی قارچ) تشکیل شود.
فاز دوم رشد اندامهای قارچی روی برگها تابستان و پاییز است. بیماری در مکانهای سرد و مرطوب بیشتر از مکانهای گرم وخشک وجود دارد.
و اما راه های کنترل و درمان؛
انتخاب پایه و پیوندک سالم و ارقام مقاوم
جمع آوری و از بین بردن شاخ و برگ های آلوده
سم پاشی های دوره ای به ویژه با قارچ کش های مسی با غلظت بالا
خانواده سولاناسه، یکی از خانواده های گیاهی است که مهمترین آن ها، فلفل، گوجه فرنگی، بادمجان، کدو، خیار، سیب زمینی و غیره را شامل میشود.
علایم بیماری لکه برگی باکتریایی سولاناسه، به صورت لکههایی بر روی برگ، ساقه و میوه فلفل دلمه و فلفل کشیده و مابقی گیاهان این خانواده، ظاهر میگردد که در این بین، فلفل دلمه نسبت به فلفل کشیده از حساسیت بیشتری برخوردار است. علایم بیماری لکه برگی باکتریایی در ابتدا به صورت لکههای کوچک، نامنظم و آبسوخته در سطح زیرین برگ ظاهر میشود. با پیشرفت این بیماری، لکهها بزرگتر شده و به رنگ قهوهای تیره تا سیاه دیده میشوند. علاوه بر این، قسمت مرکزی لکهها به رنگ قهوهای مایل به زرد شده که با یک هاله نازک زرد رنگ احاطه شده است.
برگهایی که شدت آلودگی در آنها زیاد میباشد به طور کامل زردرنگ شده و در محل لکهها سوراخهایی ایجاد میشود. بر روی ساقه نیز لکههای طولی و باریک به رنگ قهوهای روشن ایجاد میگردد. علایم این بیماری نیز روی میوه به صورت لکههای آب سوخته بوده که بعد از مدتی قهوهای میشوند. این لکهها سفت و برجسته و دارای شکاف بر روی میوه دیده میشوند.
عامل بیماری لکه برگی باکتریایی، روی بذر و درون بذر فعالیت دارد و بذر آلوده به عنوان منبع اصلی در انتقال این بیماری حتی برای مسافتهای طولانی میباشد. این باکتری همچنین بر روی بقایای آلوده گیاهان زراعی، گیاهان ناخواسته و علفهای هرز خانواده سولاناسه بقا خود را حفظ میکند.
واما راه های کنترل بیماری؛
استفاده از ارقام مقاوم
استفاده و کشت بذور گواهی شده و ضدعفونی شده
رعایت اصول مدیریتی و بهداشتی در مزرعه و تمیز کردن تجهیزات و ادوات کشاورزی
عدم ورود به مزرعه در زمان خیس بودن شاخ و برگ به علت تاثیر در گسترش بیماری
شخم بقایای گیاهی بلافاصله پس از برداشت
کنترل شیمیایی
باکتری Erwinia، عامل بیماری آتشک است. این باکتری روی میزبانهای مختلف خانواده گلسرخیان (Rosaceae)، به ویژه درختان میوه دانه دار مانند گلابی، سیب، به، ازگیل، زالزالک، گلسرخ و … ایجاد بیماری میکند. البته اثرات این بیماری روی درخت سیب، به نسبت به و گلابی بسیار کمتر است. باکتری غالباً در تراوشات چسبناک سرشاخهها، بافتهای اطراف شانکرتنههای آلوده و روی سرشاخهها زمستان گذرانی میکند. چرخه زندگی باکتری شامل دو فاز بهاره و زمستانه میباشد.
در بهار و مساعدشدن شرایط، باکتری عامل بیماری به سرعت تکثیر پیدا کرده و همراه با تراوشات چسبناک از منافذ گیاه به بیرون نشت میکند. حشرات، پرندگان، باد، باران و انسان در انتقال باکتری از درخت آلوده به درختان سالم نقش دارند. در میانحشرات زنبورها نقش مؤثری درانتقال عامل بیماری به شکوفههای سالم دارند. هرشکوفه آلوده خود به عنوان یک منبع آلودهکننده عمل میکند.
باکتری میتواند از طریق منافذ طبیعی گیاه، زخمهای ناشی از شکستگی، هرس، ریزش برگها و… به داخل گیاه نفوذ پیدا کرده و به سرعت گیاه را مبتلا نماید.
در صورت ورود بیماری آتشک برای نخستین بار در یک منطقه، میزان خسارت بیماری طی سالهای ابتدایی بسیار شدید خواهد بود. اما به تدریج و با از بین بردن شاخه های بیمار، کاهش می یابد.
آتشک مرگ سریع برگ، جوانه، شاخه و اندام گیاهی از آثار آن است. پیش از مرگ این اندامها معمولاً نخست زردی (کلروز) و قهوهای شدن در گیاه دیده میشود.
و اما راه های درمان:
انواع مقاوم به بیماری به تدریج جایگزین انواع حساس شوند.
از کاشت توأم چندین گیاه میزبان باکتری مانند سیب، به و گلابی در یک باغ خودداری شود.
مصرف کودهای ازته به حداقل برسد.
حساسیت به بیماری آتشک در خاکهای اسیدی بیشتر است. توصیه میشودpH خاکها در باغهای جدید قبل از کاشت نهالها با افزودن آهک کنترل و تنظیم شود.
عملیات هرس میبایست تا حد امکان در فصل زمستان انجام گیرد.
ازانجام عملیات هرس در روزهای بارانی و مرطوب جداً خودداری شود.
با بازدید نهالها، سرشاخههای درختان و گیاهان زینتی میزبان مانند رز، سعی شود بیماری در آلودگیهای اولیه کشف و ریشه کن شود.
شاخههای هرس شده منبع مهم آلودگی هستند، لازم است این شاخهها فوراً و بااحتیاط در خارج از باغ سوزانده شود.
در کلیه مناطق پرورش انگور ریشه، تنه، شاخه، برگ و میوه در معرض حمله احتمالی حشرات قرار دارد. اگرچه ممکن است گونههای خاصی از حشرات ایجادکننده خسارت در مناطق مختلف انگور متغیر باشد، اما در شکل و نوع خسارات آنها شباهت قابلتوجهی وجود دارد.
سفیدک سطحی، یکی از انواع بیماریهای درختان است. این نوع بیماری در اثر نوعی قارچ ایجاد میشود. بیماری از یک نقطه آغاز شده و به تدریج به تمام گیاه سرایت کرده و گسترش مییابد.
کپک خاکستری نوعی بیماری قارچی است که بر روی بسیاری از گونههای گیاهی، ظاهر می شود. اگرچه معروفترین میزبان آن درختان و میوه های انگور هستند.
در ایران این بیماری بیشتر روی لیموترش، گریپ فروت و لیمو شیرین ایجاد آلودگی می کند. این بیماری به برگ، میوه و سرشاخه حمله کرده و لکه های زخم مانند برجسته ای روی آن ها به وجود می آورد.
راه های کنترل و مبارزه:
یک) بهبود تهویه از طریق انجام هرس داخل تاج درخت
دو) افزایش مصرف کودهای پتاسه
سه) استفاده از ارقام مقاوم به بیماری
معرفی محصول:
مهمترین آفات خیار شته، تریپس، کنه، مگس سفید و مینوز هستند. کنه ها هوای گرم و خشک را دوست دارند. علائم صدمه کنه با نقاط قهوه ای تا سیاه روی برگ و سپس برگ ها نقره ای و گرد آلود و تار عنکبوتی دیده می شوند و در نهایت برگ ها زرد و خشک می شوند.