درختان مرکبات نیازهای مختلفی از جمله: خاک حاصلخیز، آفتاب کامل، محیط کنترل شده، اقلیم گرمسیری یا نیمه گرمسیری، آبیاری سبک و مواد غذایی وافر دارند.
ترکیدگی پوست میوه، یکی از عوامل خسارتزا در تولید مرکبات محسوب میشود که اصول صحیح باغداری و تغذیه میتواند تا حدود زیادی از این خسارت جلوگیری نماید. ارقام پرتقال و نارنگی نافدار، مستعدترین ارقام برای ترک خوردگی هستند.
دلایل عارضه ترک خوردگی پوست میوه:
اگر چه ترکیدگی میوه تا حدودی وابسته به خصوصیات ریخت شناسی رقم و الگوی رشد میوه است اما عوامل مختلف فیزیولوژی و مدیریتی می تواند در شدت بروز آن مؤثر میباشد.
مهم ترین عوامل مؤثر بر وقوع پدیده ترکیدگی میوه عبارت: از شرایط آب و هوایی، خصوصیات مربوط به رقم. شامل شکل ظاهری میوه، حضور ناف و بزرگی آن، قابلیت انعطاف و ضخامت پوست، تعداد بذر، نوع پایه، مدیریت آبیاری، شرایط تغذیه ای و سطح بارآوری درخت دانست.
ترکیدگی در درجه اول نتیجه ضعف مدیریت باغ و در مرتبه بعد، نتیجه نوسانات درجه حرارت و رطوبت است.
ضعف آبیاری در هر مرحله از رشد میوه و به دنبال آن حجم بالای بارش ها در یک مقطع کوتاه زمانی و یا کود دهی بیش از اندازه می توانند باعث این مشکل شوند.
در زمانی که آب و مواد قندی با سرعت فوق العاده به میوه منتقل می شوند، قبل از آنکه پوست میوه به اندازه کافی برای نگهداری این ترکیبات رشد کرده باشد، ترکیدگی اتفاق می افتد. بادهای گرم و خشک، باعث خشکی بافت های درخت شده و این مسئله رطوبت میوه را می گیرد. به محض آنکه آب تامین شود، به سرعت جذب شده و سوی میوه حرکت می کند و موجب تورم بیش از حد میوه می گردد. این مسئله در درختان جوان یا درختانی که دارای ریشه های ضعیف و دارای محدودیت رشد هستند، شیوع بیشتری دارد. همچنین درختانی که باردهی بیشتری دارند، تاثیرپذیری بیشتری نشان می دهند. این مسئله احتمالا به کاهش توانایی درخت برای جذب کلسیم و پتاسیم کافی و در نتیجه کاهش استحکام پوست میوه ارتباط دارد.
عارضه ترک خوردگی پوست میوه:
ضمن آنکه سبب حذف درصد قابل توجهی از میوه ها در مرحله قبل از برداشت و ریزش آنها می شود، می تواند با گسترش قابل توجه پوسیدگی های قارچی در باغ و نیز گسترش عوامل پوسیدگی در انبار سبب نابودی بسیاری از میوه های غیرترک خورده در مرحله ی پس از برداشت نیز شود.
زمان بروز عارضه ترک خوردگی پوست میوه:
بیشترین موارد بروز عارضه ترک خوردگی پوست میوه، از اواسط تیر ماه تا آبان ماه مشاهده میشود، در واقع ترک خوردگی پوست میوه از پایان گلدهی و آغاز تشکیل میوه، نمایان میگردد.
راه کارهای جلوگیری از ترک خوردگی میوه:
با کنترل عارضه ترک خوردگی میوه مرکبات میتوان تا حدود زیادی از گسترش عوامل قارچی زیانبار در باغ جلوگیری نموده و به سلامت درختان کمک شایانی کرد. افزایش مقاومت بافت پوست به تحمل فشارهای ناشی
از توسعه سریع گوشت و عرضه مناسب سه عنصر کلیدی پتاسیم، کلسیم و بُر که نقش مهمی در استحکام دیواره های سلولی و انسجام بافت پوست میوه دارند، همچنین آبیاری سبک و مداوم و کوددهی تدریجی میتواند
نقش مهمی در کاهش شدت ترکیدگی قبل از برداشت میوه ها داشته باشد.
نحوه سفارش:
برای سفارش تلفنی این محصول در سراسر کشور، با واحد فروش خدمات کشاورزی باغبان تماس حاصل فرمایید:
شماره فروشگاه: 54440981 – 071
تلفن همراه: 09173833955
همچنین برای خرید آنلاین به فروشگاه اینترنتی اگری استور مراجعه نمایید: (روی لینک زیر کلیک کنید)
صنوبر و تبریزی هر دو از جنس Populus و تیره بیدیان (Salixacea) هستند که در ظاهر شباهت زیادی به هم دارند. با این تفاوت که زاویه شاخه ها در صنوبر بازتر و در تبریزی به هم نزدیک ترند. کشت هر دوی این درختان، بیشتر به جهت استفاده از چوب آن هاست. این درخت به دلیل اینکه نیاز به پرورش پردردسری ندارد، یکی از درختان پرسود در حیطه کشاورزی است.
درخت صنوبر به علت رشد سریع، نرمی چوب، آسان بودن کار نجاری با آن، استفاده در صنعت کبریت سازی، کاغذ سازی و زراعت چوب و بالاخره جذب سرب نسبت به سایر درختان مصرف بسیار دارد. ضمناً به دلیل زیبایی تاج، برگ های لرزان وبراق آن در فصل بهار و تغیر رنگ آن به زرد و طلائی، خوش منظری، ایجاد باد شکن، کاشت آن به منظورجلوگیری از آلودگی صدا و به صورت کمربند سبز، آن را درخت مناسب فضای سبز نموده و کاشت آن در حاشیه خیابان های دارای آب روان و دائمی صورت گرفته و به عنوان یک دیوار سبز، زیبائی خاصی به این گونه مکان ها می دهد.
گونه های زیبای آن از جمله Populus alba با تناوری تاج، پوست کبود و زیبای آن برای حاشیه خیابان های طولانی بسیار مناسب بوده. به ویژه زمانی که لانه های پرندگان نظیر کلاغ های سیاه، و یا معمولی در آن ها تشکیل شود و در عصر و یا صبح که زمان فعالیت این پرندگان است منظره ی بسیار بدیع را به وجود می آورد.
حشرات کامل در نیمه دوم فروردین ماه، از پناهگاه های زمستانی که پای درخت های آلوده و زیر برگ ها و خاشاک می باشند، خارج شده و با قرار گرفتن روی درخت از برگ و سر شاخه ها و سبز تازه، تغذیه نموده و پس از جفت گیری از اوایل اردیبهشت تخم گذاری شروع می نمایند. حشره ماده تخم های خود را روی سطح زیری برگ یا روئی و شاخه های جوان می گذارد. تخم ها بین 5 تا12روز باز شده و لارو نیز پس از سه هفته تغذیه از برگ ها، تبدیل به شـفیره مـی شـود.
در مدت یک هفته حشره رنگ کامل خود را که پیش گرده آن به رنگ آبی تیره مایل به سیاه بوده که در قسمت جلو کاملاً مقعر بوده ، بال پوشها به رنگ قرمز آجری و در انتها به یک لکه کوچک سیاه رنگ ختم می شوند. زمانی که حشره در حال استراحت است دو لکه انتهای بال پوش ها به همدیگر چسبیده و لکه نسبتاً مشخصی را تشکیل می دهند.
این گونه ها بیشتر در نواحی غربی کشور روی صنوبر و سپیدار و بید دیده
شده اند.
طبق مطالعات انجام شده این آفت دارای یک نسل بوده ولی در بعضی منابع تا 3 نسل که بستگی به درجه حرارت محیط و گیاه میزبان داشته است نام برده شده است.
خسارت این آفت بر روی گونه های مختلف صنوبر متفاوت است. طبق بررسی های محقق نیشابوری، سوسک برگخوار صنوبر روی درخت سپیدار که در مجاورت درخت تبریزی قرار داشته است به علت وجود کرکهای پشت برگ و عوامل شیمیایی داخل برگ دیده نشده است. بر خلاف سپیدار، گونه nigra.P به شدت مورد حمله این آفت قرار گرفته و درخت آسیب دیده در اثر حمله چوب خواران و یا بیماری قارچی تبریزی (زنگ تبریزی) که بعداً به آن مبتلا می شود از بین میرود.
کنترل آفت:
برای جلوگیری از خسارت این آفت لازم است به نیازهای اولیه درخت میزبان، شامل آب فراوان و تغذیه توجه داشت و عملیات به زراعی شامل جمع آوری برگ ها ریخته شده، و خاشاک های زیر درختان برای کاهش ذخیره زمستانی آفت لازم است. جمع آوری حشرات بالغ بلافاصله بعد از خروج از پناهگاه های
زمستانی و از بین بردن دستجات تخم همچنین جمع آوری حشرات کامل با تکان دادن شاخه های آلوده و بالاخره دادن یخ آب پای درختان، در فصل زمستان توصیه میشود.
در جمعیت های بالا در صورت نیاز به مبارزه شیمیائی، میتوان از سموم تماسی فسفره به نسبت 2 گرم در یک لیتر آب با لاروهای سنین یک، به مبارزه پرداخت.
بدیهی است در صورتی که عملیات فوق به خوبی انجام شود و باتوجه به عوامل شکارگر ، پارازیتوئید و عوامل بیمارگر نظیر یک گونه .sp Nosema از
خانواده Microsporidiace و نماتدها، به خوبی میتوان با این آفت مقابله نمود.
دو گونه سوسـک در اول فـصل بـه گل هـای درختـان میـوه مثل انار و سیب، خسارت وارد می کنند.
1)سوسک پلن خوار سیاه
Oxythrea cinctella Schaum.
حشرات کامل آفت سوسک هـای متوسـط بـه طـول حـداکثر 5/12 میلــیمتــر مـــی باشــند. رنـــگ بــدن ســـیاه رنــگ اســـت.
در طرفین پشت سینه اول دو نوار سفید رنگ جانبی دیده می شود. روی بالپوش ها نیز تعدادی لکه سفید وجود دارد.
از نظر پراکنش آفت در تمام مناطق زیر کشت درختـان میـوه کشور وجود دارد. خسارت آفت از جانب حـشرات کامـل اسـت که از اعضای جنسی گل تغذیه می کنند.
آفت روی انواع درختان هسته دار و دانه دار از جمله سیب خسارت مـی زنـد . آفـت سـالانه یک نسل داشته و زمستان را به صـورت حـشرات کامـل و داخـل
خاک یا کودهای پوسیده انباشته شده در کنار باغ سپری می کنـد .
در بهار و با شکوفایی اولـین گـل، حـشرات کامل از پناهگاه خارج شده و به گـل هـای موجـود در طبیعـت از جمله گل سیب حمله می کننـد. مـدت فعالیـت حـشرات حـدود 3هفته به طول می انجامد. فعالیت حشرات کامل در هوای آفتـابی در طــول روز صــورت مــی گیــرد.
سوســکهــا پــس از تغذیه، جفتگیری کرده و سپس حشرات ماده تخم های خود را در عمق خاک می گذارند. البته خاک های با مواد آلی بیـشتر و کوپـه هـای کود حیوانی نسبت به خاک های فقیر از ایـن نظر تـرجیح دارند و لاروها از مواد پوسیده گیاهی تغذیـه مـی کننـد.
زمـستان گـذرانی آفت به صورت لارو کامل در داخل خـاک اسـت بـدین ترتیـب مشخص میشود که آفت سالانه یک نسل دارد.
روش های کنترل:
روش های مدیریتی زیر را می توان برای کنتـرل ایـن آفـت در نظر گرفت:
از انباشت کود حیوانی در محوطه یا نزدیک بـاغ جلـوگیری شود. درصورت سابقه طغیان آفت، هم زمان با گل دهـی درختـان میزبان و خروج حشرات کامـل آفـت، مـی تـوان سـطح کودهـای انباشته شده را سمپاشی کرد.
همچنین اقدام به کشت گونه های گیاهی که به طور هم زمـان با ارقام میوه مورد نظر، به گل نشسته و گل های جذاب داشته باشند. نیز مفید است. در این صورت روی گل های مذکور که به عنوان تله می باشند، اقدام به مبارزه شیمیایی می گردد.
در حالت استثنایی می توان زمان سمپاشی اول که علیـه لیـسه، جوانه خوارها و شته ها انجام می شود را به نحـوی تنظـیم کـرد که حشرات کامل این آفت را نیز در برگیرد.
2)سوسک پلن خوار بور:
Epicomethis hirta Poda.
حشرات کامل این گونه اندکی بزرگتر از گونـه قبلـی بـوده و طول آنهـا بـه 16-14 میلـی متـر مـی رسـد. سـطح بـدن از موهـای خاکستری رنگ و متـراکم پوشـیده شـده اسـت. روی سـطح بـدن لکه های سفید و روشن نیز در متن خاکستری قابل تفکیک است.
خصوصیات زیست شناسی، نحـوه خـسارت و راه هـای کنتـرل این آفت شبیه گونـه قبلـی اسـت. بنـابراین راه کارهـای مربـوط را جهت کنترل گونه قبلی در اینجا نیز می توان به کار گرفت.
ایـن آفـت جـزء خـانواده سپرداران می باشد. شکل عمومی سپر آن گرد است. قطـر سـپر مـاده تـا 5/2 میلیمتر نیز می رسد. رنگ پوره های سنین اول و دوم، زیتونی است. سـپر حشرات ماده مایل به خاکستری است و سـپر حـشرات نـر نیز مـستطیل شـکل است. بدن حشره ماده که در زیر سپر قرار گرفتـه بـنفش تـا قهـوه ای رنگ باشد. . تخمها بیضوی پهن و بـه رنـگ ارغـوانی مـی باشـند.
از نظر میزبانی به سیب و دیگر درختـان دانـه دار و هسته دار، زیتون، خرمالو و توت سفید نیز حمله می کند و در تمام مناطق زیر کشت سیب یافت می شود.
خـسارت آفت به گونه ایست که خشکیدگی کامل درخت را نیز باعث مـی شود. آفت به تمام انـدام های هـوایی درختـان میزبـان اعـم از تنـه، شاخه، برگ و میوه خسارت می زنـد. محـل خـسارت (فروکـردن نیش) حشره روی برگ و میوه باعث ایجاد لکه های بـنفش رنگ میشود. روی میوه علاوه بر تغییر رنگ، فرورفتگی و تغییر شـکل نیز در محل فعالیت آفت دیده میشود.
از نظر دوره زندگی آفت سالانه دو نسل دارد و زمستان را بـه صورت پوره های سن دو (در مناطق با زمستان های سرد ) یـا مـاده نابالغ (مناطق با زمستان های معتدل ) سپری می کند.
خروج پوره های سن یـک آفت از نیمه دوم اردیبهشت ماه در مناطق مشابه کـرج مـی باشـد. پوره های سن یک آفت به سرعت تثبیت می شوند. پوره هـای سـن یک نسل دوم آفت نیز اواسط مرداد تا شهریور ظاهر می شوند.
روش های کنترل:
متأسفانه سمپاشی های بی رویه ای که سـال هـا در باغـات میـوه انجام شده است دشمنان طبیعی این آفت را نیز قلـع و قمـع کـرده است و لذا در مناطق آلوده، فعلاً تنها راه موثر استفاده از ترکیبات شیمیایی است. برای ایـن کـار در نـسل اول بایـد سـعی شـود کـه حتی المقدور زمان مبارزه با کرم سیب به نحوی انتخاب شـود کـه این آفت را نیز در بر گیرد.
غلظت عناصر در بافت های گیاهی، دقیق ترین شاخص سلامت تغذیه ای درختان میوه است.
در مورد درختان میوه، برگ ها بهترین بافت برای نمونه برداری هستند. زیرا عناصر در سرتاسر گیاه جمع و توزیع مجدد میشود و کمبود یا زیادی یک عنصر موجود در خاک، اغلب اوقات در برگ منعکس می شود.
زمان نمونه برداری از برگ بایستی در موقع مناسبی انجام گیرد، زیرا سطوح عناصر غذایی در برگ پیوسته در حال تغییر هستند. به عنوان مثال هر چه از بهار به سمت پاییز می رویم مقدار نیتروژن و فسفر برگ به طور معمول کاهش پیدا میکند، در حالی که سطوح کلسیم و منیزیم افزایش مییابد.
معمولاً غلظت های عناصر غذایی در برگ های ۴ تا ۶ ماهه نسبتاً پایدار هستند، بنابراین برای درختان بالغ بهترین زمان برای نمونه برداری برگ می تواند در خرداد و تیر باشد. نمونهبرداری دیرهنگام میتواند سبب اشتباهاتی در تشخیص شود.
نمونه های مناسب:
نمونه برداری برگ بایستی شامل حدود ۱۰۰ برگ از شاخه های غیر بارده، از ۱۵ تا ۲۰ درخت یکنواخت از یک رقم و یک پایه و تحت یک برنامه کودی یکسان باشد.
بایستی از نمونه برداری برگ های بالغ پرهیز گردد. زیرا ترکیبات آن ها به طور سریع در حال تغییر است.
از درختان با ظاهر غیر طبیعی، درختان در حاشیه باغ و انتهای ردیف ها نبایستی نمونه برداری شود زیرا ممکن است با ذرات گرد و خاک پوشیده شده یا مشکلات دیگری داشته باشند. نمونه برداری باید از میانه ارتفاع تاج و شاخه یکساله غیر بارده یعنی برگهای ۴ تا ۶ ماهه و از وسط شاخه انجام شود.
نمونه برگ ارسالی باید همراه با دمبرگش باشد.
از برگهای بیمار و آفت زده نمونهبرداری نشود.
اگر محلول پاشی در باغ انجام شده حداقل ۱۰ روز یا بیشتر بعد از محلول پاشی، آزمایش برگ انجام شود.
نمونه های گرفته شده از برگ را بایستی داخل پاکت های کاغذی قرارداد و مشخصات کامل نمونه را بر روی آنها یادداشت کرد. همچنین نمونه ها را باید تا زمان تحویل به آزمایشگاه در یخچال نگهداری شود.
حشرات کامل سوسک های متوسط به طول 14-10 میلیمتر و به رنگ قهوه ای هستند. نکته مهم در رابطه با ایت آفت این است که حشرات کامـل آن بـه بـرگ درختـان حملـه کـرده و بـا تغذیه از آن ها خسارت وارد می کنند.
آفت بـه تمـام درختـان میـوه سردسیری به جز آلو و آلبالو و همچنین برخی درختان غیرمثمر از جمله صنوبر و بید حمله می کند.
خسارت زنی:
این سوسک فعالیت شـبانه داشـته و حـشرات کامل با تغذیه از پهنـه بـرگ در مواقـع طغیـانی بـه طـور ناگهـانی درختان را عاری از سبزینه می کنند. به نحوی که تنها رگبرگ های برگ ها و به طور مشخص رگبرگ اصلی را باقی می گذارنـد.
آفـت به طور معمول سالانه یک نسل دارد ولی ممکن است تعـداد نـسل آن به دو سال یک نسل نیز تغییر یابد.
زمستان گذرانی:
آفت به صورت لارو و روی مـواد پوسـیده و ریشه های علف های هرز ذکر شـده اسـت. مرحلـه شـفیر گـی دراواسط بهار و داخل خـاک صـورت مـی گیـرد و سـپس حـشرات کامل از نیمه دوم خرداد ماه خارج می شوند.
روش های کنترل:
جهت ثبت تغییرات جمعیت آفت و شـروع خـروج و فعالیـت آن ها می توان از تله های نوری استفاده کرد. در صورت بروز طغیان می توان از ترکیبات فسفره معمول استفاده گردد.
از نقطه نظر میزبان، آفت تمامی درختان دانـه دار وهـسته دار را مورد حمله قرار می دهد. در درختان هسته دار خسارت آفت همراه با ترشح صمغ از سوراخ هـای ایجـاد شـده توسـط حشرات مادر است. در درختان دانه دار خسارت بدون ترشح صـمغ مـی باشـد و سوراخ های گرد یا اصطلاحاً ساچمه ای ایجاد شده توسط حشرات مادر به خوبی مشخص می باشد.
این آفت نمونه بارز آفات درجه دوم می باشد. بدین معنی کـه درختان دارای مشکل داشت، مثل تشنگی و تـنش آبـی یـا ضـعف غذایی را انتخاب کرده و پس از جلب شدن، فعالیـت خـسارتزای خود را شروع می کند. همچنین درختانی که به وسیله دیگر آفات یا عوامل بیماریزا ضعیف شده باشند نیز مورد حمله این آفت قرار می گیرند.
حشرات کامل کوچک و طـول آنهـا بـه 6/2– 5/1 میلـی متر می رسد. رنگ حشرات کامـل از قهـوه ای تـا قهـوه ای تیـره تغییـر می کند. تخم های آفـت بیـضوی و سـفید رنـگ هستند. تخم هـا پـس از جفـت گیـری توسط حشرات ماده در جوانب دالان مادری گذاشته مـی شـوند. لاروهـا سفید بدون پـا و خمیـده مـی باشـند و پس از خروج از تخم در جوانب دالان مـادری و عمود بر آن شروع به حفر دالان لاروی می کنند.
در اثــر فعالیــت حــشرات کامــل مــادر و لاروهــا، آوند های آبکش قطع شـده و رسـیدن شـیره پـرورده بـه ریـشه و نـسج هـای تحتانی درخت با مشکل مواجه میشود.
در مناطق دشت با ارتفاع متوسط مثل کرج و اویـن، آفـت دو نسل کامل و یک نسل نـاقص دارد. از نظـر زمـستان گذرانی آفـت زمستان را به صورت لارو زیر پوست میزبان به سر می برد.
کنتـرل دیگر آفات و عوامل بیماریزا و همچنین رعایت مسایل تغذیه صـحیح و به خصوص آبیاری مناسب بسیار مهـم بـوده و بـه مقـدار زیـادی از خسارت آفت می کاهد.
همچنین تنظیم زمان سمپاشی علیه آفت کلیدی کرم سیب، بـه نحوی که بخشی از جمعیت این آفت را نیز مورد اصابت قرار دهد می تواند، در کاهش انبوهی آن موثر باشـد، ولـی بـه طـور کلـی هـیچ گونه سمپاشی اختصاصی علیه آن توصیه نمی گردد.
میوه گردو در اثر تابش مستقیم آفتاب تند دچار آفتاب سـوختگی مـی شـود. در ایـن عارضـه، پوست سبز میوه از جهتی که به سوی خورشید است، چروکیده و تیره می شود و لکه های چرمی بـه رنگ زرد تا قهوه ای تیره بر روی آن ایجاد می شود. این لکه ها در آفتـاب سـوختگی هـای شـدید فرورفته می شوند. پوست شاخه های آفتاب سوخته سفیدشده و اغلـب تـرک مـی خـورد.
درختان ضعیف و تحت تنش های خشکی، فقر مواد غـذایی، بیمـاری یـا هـرس بـه تـابش آفتـاب حساس می شوند. نواحی آفتاب سوخته مکان مناسبی برای استقرار قارچ های پوساننده چوب است که به نوبه خود موجب ضعف بیشتر درخت میشوند. همچنین استقرار و رشـد قـارچ هـای دوده ای بر سطح ترشحات شته ها موجب تشدید خسارت آفتاب سوختگی می شود.
نشانه های آفتاب سوختگی:
در طول تابستان، زخم های چرمی زرد - قهـوه ای تـا قهـوه ای تیره ای در پوست سبز میوه ایجاد می شوند.
این شپشک به صورت موضعی در باغات و روی بعضی از سرشاخه های درختان نیز بطور پراکنده مشاهده می گردد وجزء آفات درجه سوم محسوب می شود. این آفت در مازندران به شدت توسط زنبور پارازیت Coccus phagus پارازیته می گردد. وشپشک های پارازیت شده با سوراخی که در قسمت پشتی بدن حشره ایجاد می گردد کاملا قابل رویت می باشند. این آفت زنده زا بوده وعمدتا روی سرشاخه ها وپشت بعضی از برگ ها مستقر می شود که با تغذیه از شیره گیاهی وترشح فراوان عسلک سبب ایجاد دوده روی سرشاخه ها ومیوه ها و برگ های درختان آلوده می گردد.
به طـور کلی انـواع آنتراکنوزهـا، بیمـاری هـای بـرگ، شـاخه و میـوه هـستند کـه به گیاهان متعـــددی صـــدمه مـــی زننـــد. عامـــل بیمـــاری آنتراکنـــوز گـــردو قـــارچ اسکومیـــست است که شکل غیر جنـس آن اسامی متفاوتی دارد.
بیماری آنتراکنوز گردو انتشار جهـانی دارد و بـه خـصوص در کـشورهای حـوزه مدیترانه بسیار حاد بوده و یکی از مهم ترین بیماری های درخـت گـردو در ترکیـه و لهـستان است.
این بیماری در استانهای گلـستان، گـیلان، مازنـدران، اردبیـل، آذربایجـان شـرقی، آذربایجـان غربـی، کردسـتان، لرسـتان، کرمانشاه، اصفهان، تهران، قزوین و خراسـان، فارس، چهار محال و بختیاری (سـامان ) و کرمـان دیـده شده استِ
نشانه های بیماری:
قارچ عامل بیماری به کلیه بافتهای سبز درخت گردو حمله می کند. برگ، حساس ترین اندام درخت است که قبل از سایر اندام ها آلوده می شود. در برگ های آلوده، لکه های متعدد فرورفته بـا حاشیه دندانه دار و ب هرنگ قهوه ای تیره - سیاه کـه در مرکـز آنهـا، نقـاط ریزخاکستری- سیاه رنگی بنام آسرول (قطر 5-2 میلی متر) تشکیل می شوند که در ابتدا کوچک اند. اما به تدریج بزرگ شده و به یکدیگر می پیوندند و نـواحی نکـروزه وسـیعی را ایجاد می کنند. برگ های آلوده زرد می شوند و پیش از موعد می ریزند و در مـوارد شـدید، تـاج درخت کاملاً بی برگ می شود. در میوه معمولاً نشانه ای ایجاد نمی شود اما در آلودگی های شـدید، لکه هایی کوچکتر از لکه های برگ بر سطح پوست سبز آن دیده می شـود میـوه هـای آلوده نـارس مـی ریزنـد امـا میـوه هـای رسـیده دچـار پوسـیدگی و خـشکیدگی مغـز (بـه خصوص زیر لکه ها ) شده و سپس به قارچ های ساپروفیت آلوده میشوند.
این بیماری در مجمـوع خـسارت بالایی نمی زند اما در آلودگی های شدید به دلیل شدت صدمات وارد به برگ و میوه، موجب افت کمیت و کیفیت محصول و کندی رشد درخت میشود.
کنترل:
1 .اقدامات زراعی:
هرس شاخه های آلوده و جمع آوری و سوزاندن برگ ها و شاخه های آلوده در طول بهـار و پـائیز در کنترل این بیماری موثر است. تقویت رشد رویشی درخت با مصرف کودهای ازتـه شـدت صـدمات را میکاهد و با به تاخیر انداختن بلوغ برگ، موجب کاهش رشد لکه ها و تعداد آسرول ها می شود.
2 .کاشت ارقام مقاوم:
این بیماری در کلیه گونه های جنس جوگلانس شامل گردوی سیاه شـرقی، سـیاه کالیفرنیـای شمالی، سیاه کلیفرنیای جنوبی و خاکستری و به خصوص گر دوی ایرانی دیده شده است . هیچیـک از ارقـام تجـاری مطـرح ماننـد ,Hartley, Chico, Franquette, Marbot ,Pedro, Serr, Tehama, Payne بـه آن حـساس نیـستند.
ارقـام Hartley نـسبتاً مقاوم هستند. پارادوکس ،Franquette و Corne به دلیـل دیر برگده بودن، آلودگی کمتری نـشان مـی دهنـد.
در ایران، نتایج بررسی های صورت گرفتـه بـر روی ژنوتیـپ هـای موجـود در کلکـسیون گردوی کهریز ارومیـه نـشان داد کـه ژنوتیـپ هـای OR4 و T19 از مقاومـت بـالایی برخـوردار هستند. در بررسی مشابه ی در قزوین، مشخص شد که توده الموت مقاوم اسـت. هـم چنـین بررسـی تعدادی از ژنوتیپ های بومی و ارقام تجاری نشان دهنده تفاوت سطح مقاومت آن ها بـود ه و از بـین ارقــام تجــاری، Hartley حــساستــرین رقــم شــناخته شــد در حــالی کــه ارقــام Rounde ,Chandler, Vina, demontignar آلـودگی کـمتری نشان دادند.
با این وجود تاکنون در جهان برنامـه اصـلاحی بـا هـدف ایجـاد مقاومـت بـه آنتراکنـوز یـا گزینش رقم در گردو بر مبنای مقاومت به آنتراکنوز انجام نشده است.
3 .مبارزه شیمیایی:
خسارت بیماری آنتراکنوز به طور معمول آن قدر بالا نیست که نیازی به مبارزه شیمیایی باشد اما در آلودگی های شدید، 3-2 نوبت محلول پاشی پائیزه و 2 نوبت بهاره توصیه می شود. اولین نوبت محلول پاشی بهاره هنگام تورم یا باز شدن جوانه ها و اولین نوبت پاییزه پس از ریزش برگ و سپس با فواصل 14-10 روز انجام می شوند.
ایـن آفـت، آفـت کلیـدی و در حقیقـت وضـعیت آن محـورکنترل آفات سیب است. بنـابراین معمـولاً سـعی مـی شـود کنتـرل دیگر آفت را نیز با تغییر در زمـان مبـارزه شـیمیایی بـا ایـن آفـت هماهنگ کنیم به نحوی که ضمن کنترل کرم سیب، دیگـر آفـات نیز حتی المقدور خسارتشان به حد قابل قبول تقلیل یابد.
عرض پروانه های این آفت با بالهای باز به 15 تـا 22 میلـی متـر می رسد. بال های رویی خاکستری بوده و در انتها دارای یـک لکـه خاکستری متالیـک مـی باشـند. حشرات نـر در زیر بال های جلویی خود دارای لکه هـای کوچـک مـستطیلی سـیاه رنگ می باشند.
تخم گـذاری اکثـراً نزدیـک میـوه هـا (بیـشتر در نـسل اول در مناطق سه نسلی یا بیشتر ) یا روی آنها (مناطق سردسیر و نسل های دوم و سوم مناطق سه نسلی) انجام میشود.
لاروهـای سـن یک پس تفریح تخم ها از آنها خارج شده. لارو پس از ورود به میوه به سمت مرکـز آن یعنی دانه ها حرکت می کند به همین دلیل بـه ایـن آفـت کـرم دانه خوار سیب نیز می گویند.
میوه های خسارت دیده از نسل اول آفت معمولاً ریزش می کنند ولی میوه های نسل هـای بعـدی اکثـراً روی درخت باقی میمانند.
علت ریزش میوه های نسل اول همانا کوتاه بودن قطـر میـوه و در نتیجه رسیدن سریع لارو به دانه ها و خورده شدن سریع دانه هـا به علت کوچکی آنها است. در اثر حذف دانه های این میوه ها بـه علت قطع تولید هور مـون هـای گیـاهی کـه توسـط دانـه هـا تولیـد میشود، این میوه ها ریزش می کنند.
بدیهی است با تغییر عرض جغرافیایی محـل، تغییراتـی نیز در ارتفاعات و در نتیجه تعداد نسل آفت قابل پیش بینی اسـت، بر همین اساس خسارت آفت به طـور متوسـط بـین 40 %تـا 100 %محصول در مناطق مختلف تغییر می کند.
در مناطق پست و با تعداد نسل بالا معمولاً در زمان مبارزه با نـسل اول آفت، اندازه تقریبی قطر سیب های لبنانی قرمز و زرد به اندازه فندق (حدود 16 تـا 17 میلـی متـر ) اسـت و در منـاطق مرتفـع کـه آفت دو نسلی است اندازه قطر میوه های ارقام مذکور بـه 32– 30 میلیمتر نیز می رسد (میوه ها تقریباً به اندازه گردو ) می باشند. دلیل بروز این وضعیت مدت زمانی است که بین رسیدن میانگین دمای محیط به صفر گیاه و صفر حشره وجود دارد به این معنی که صفر گیاه سیب (حدود 7 درجه سانتیگراد) و صفر حـشره (حـدود 10 درجه سانتیگراد) است.
هر چه ارتفاع منطقه بیشتر می شـود مـدت زمـانی کـه میـانگین دمای محیط بین 10 تا 7 درجه سانتی گراد می باشد طولانی تر شده، بنابراین درحالی که گیاه میزبان به رشد خفیف و کنـد خـود ادامـه میدهد، آفت از نظر متابولیکی فعال نبوده و از نظر زمـانی نـسبت به گیاه عقب می افتد.
کرم سیب یک آفت هر جایی محسوب میشود. در کشور ما نیز هر جا که سیب وجود دارد، کرم سـیب نیـز حاضـر اسـت و در تمـام منـاطق نیـز خـسارت آن بـالاتر از حـد قابـل قبـول از نظــر اقتصادی است.
از نظر میزبان این آفت به دیگر درختان میوه دانه دار و برخـی درختان هـسته دار از قبیـل زردآلـو، هلـو، گوجـه، آ لـو، و گـردو خسارت وارد می کند. این آفت هم چنین از روی میـوه گـیلاس و حتی بادام نیز جمع آوری شده است.
این آفت زمستان را به صورت لارو کامـل و در پناهگـاه هـای مختلف مثل زیر پوستک درختان، لای کلوخه ها و بقایای گیـاهی پای درخت، در داخل پیله های تنیده شـده بـه سـر مـی بـرد کـه بـا مساعدت هوا در بهار تبدیل به شفیره میشود.
کنترل:
این آفت هم چون دیگر آفات دشمنان طبیعی و عوامل کنترل کننده زیادی دارد. ولی متاسفانه دست کاری های بـی رویـه ای کـه در باغات سیب از ده ها سال پیش شـروع شـده اسـت بـسیاری از عوامل را قلع و قمع کرده و به اصطلاح تعادل زیـست محیطـی را با دست خود به هم زده ایم. بنابراین در حال حاضر تنها راه کنتـرل این آفت، مبارزه شیمیایی است. اولین آزمـایش سـم انجـام شـده علیه آفت استفاده از ترکیبـات شـیمیایی را بـه فاصـله دو هفتـه ازیکدیگر از زمان فندقی شدن میـوه هـا تـا زمـان برداشـت محـصول یعنـی حـدود هـشت نوبــت سمپاشـی را توصـیه کـرده اســت. از اوایل دهه پنجاه و با آمدن تله هـای فرمـونی جنـسی، دفعـات ایـن سمپاشی ها معقولانه تر و هماهنگ با تعداد نسل هـای آفـت انجـام شد ولی متاسفانه به دلایلی که در زیر می آید اتکا به داده های این تله ها در بعضی مواقع نیز راهگشا نمی باشد.
مثلاً در مواقعی که همزمان با ظهور پروانه های نسل اول آفـت با سرمای بهاره مواجه می شویم (سـیاه بهـار ) متاسـفانه اکثـر افـراد نیـز اشـتباه مـی کننـد. زیـرا بـا بـروز سـرما میـانگین حرارتی محیط به کمتر از صفر حشره سقوط کـرده و در حقیقـت به علت عدم تحرک حشره، شکار تله ها بسیار کـم شـده یـا صـفر میشود و ایشان با تصور اینکـه نـسل اول بـه پایـان رسـیده اسـت مقدمات مبارزه را فراهم می کننـد. در حـالی کـه بلافاصـله بعـد از برطرف شدن مانع طبیعـی مـذکور بقیـه جمعیـت بـا تـراکم بـسیار بالایی ظاهر شده و خسارت خود را وارد خواهد کـرد. بـه همـین دلیل علاوه بر داده های تله های فرمو نی استفاده از درجه حـرارت موثر day Degree) مجموع درجه حرارتهای تفاضل بالاتر از صفر حشره ) به عنوان مکمل روش فوق استفاده می شـود. بنـابراین اساس زمـان مبـارزه وقتـی اسـت کـه ایـن میـزان بـین 230 درجـه سانتیگراد تا 285 درجه سانتی گراد تغییر می کند. بـر ایـن اسـاس
هر چه تراکم آفت بیشتر باشد زمان سمپاشی به حداقل این تعـداد میرسد.
کنـــه تـــارعنکبوتی یـــا کنـــه دو نقطـــه ای روی درختان سـیب گونـه هـای متفـاوتی از کنـه هـای جـنس Tetranychusمی باشـند. گونه urticae بـه عنـوان گونـه غالب بیان می گردد.
این آفت زمستان را به صورت جانور کامل و عمدتاً ماده های بارور در پناهگاه های مختلف از قبیل گیاهان چند ساله و سبز زیـر کلوخه های بستر باغ، زیر پوستک های درختان میزبان و .. بـه سـر می برند. در بهار بـا مـساعد شـدن هـوا و رشـد علـف هـای هـرز و پوشش سبز بستر باغ روی آنها به فعالیت مـی پردازنـد. در شـرایط مشابه کرج از اوایـل تیـر مـاه و بـا خـشک شـدن علـف هـای هـرز مهاجرت خود را بر روی تاج درختان میزبان از جمله سیب شروع می کنند.
با گرم شدن هوا و کوتاه شدن دوره زندگی آفت، تراکم آنها به شدت افزایش می یابد. برگ های آلوده ضمن تغییر رنگ و با توجه به تنیدن تارهای نازک توسط آفت منظره خاک آلوده به خود می گیرند. در صورتی که برگ های آلوده به خصوص بخش زیری آنها با بینوکولر یا ذره بین مورد مشاهده قرار گیرد، فرم های مختلف زنـدگی آفـت اعـم از تخـم هـای کـروی کـرم رنـگ یـا پوســتک خــالی آنهــا، لارو، پــوره هــای ســنین مختلــف، حالــت استراحت و جانوران کامل نر وماده را می توان مشاهده کرد.
خسارت آفت به گونه ای است که ریزش بـرگ و میـوه را در حالت های طغیانی به دنبال دارد.
روش های کنترل:
جهت کنترل آفت نیاز به استفاده از کنه کش هـای اختـصاصی اسـت. بـرای نتیجـه گیـری بهتـر، نتیجـه تحقیقـات نـشان می دهد که در مناطق با آلودگی بالا بهتر اسـت اواسـط تـا اواخـر خرداد ماه نسبت به درو بستر باغ اقدام گردد تا کل جمعیت آفـت بر روی درختـان میزبـان مهـاجرت کننـد. سـپس بـا توجـه بـه فـرا رسیدن زمان مبارزه شیمیایی علیه نسل دوم کرم سیب و بالا رفـتن جمعیـت کنـه قرمـز اروپـایی اخـتلاط حـشره کـش بـا کنه کش اجتناب ناپذیر است لذا جمعیـت ایـن آفـت نیـز کـه روی درخـت منتقل شده است به این ترتیب کنترل می گردد.
از دیگـر کنـهدهـای مهـم کـه در باغـات سـیب خـسارت وارد میکنند کنه قرمز پابلنـد سـیب است که بیشتر در مناطق کوهستانی و سردسـیر فعالیـت دارد. ایـن آفت نیز مثل کنه قرمز اروپایی زمستان را به صـورت دسـته جـات تخم قرمز رنگ روی سرشاخه ها به سر میبرد ولـی اهمیـت آن از دو گونــه قبلــی بــه مراتــب کمتــر اســت. کنــه ی زرد ســیب
Oudemans pruni Eotetranychus گونه دیگری اسـت که علاوه بر سیب، از روی درختان گلابـی، گـیلاس، آلـو، مـو و انجیر نیز جمع آوری شده است.