عوامل غیرزنده مانند ریزگردهای عربی، خشکسالی و خشکی، سرما، عوامل جنگل شناسی مانند رقابت درختی، قطر و سن درخت، عوامل انسانی مانند کشت زیراشکوب و چرای دام را از عوامل تأثیرگذار بر خشکیدگی بلوط می دانند.
پژمردگی اولین اثر قابل رؤیت خشکیدگی در درخت است که به تدریج با کاهش شدید آب در بافت ها، اندام ها و برگ درخت که ابتدا حاشیه آن زرد رنگ و سپس خشک می شود و بعد از آن به سرشاخه ها و شاخه ها سرایت می کند.
این پدیده 3 تا 5 سال طول می کشد. رشد گونه های درختی علاوه بر خصوصیات ژنتیکی به عوامل مختلف محیطی و رویشگاهی مانند خاک، اقلیم والبته فیزیوگرافیکی منطقه بستگی دارد.
پی بردن به نوع و میزان ارتباط عوامل فیزیوگرافیکی با جوامع جنگلی می تواند راهگشای بسیاری از چالش های موجود در ارتباط با مدیریت پایدار و درخور جنگل باشد.
در جنگلهای ایران و به ویژه جنگل های مناطق زاگرس، جوانه خوار بلوط، در کنار دیگر عوامل مخرب، یکی از آفات مهم محسوب می شود.
در حال حاضر این آفت به شدت در استان های آذربایجان غربی، کهگیلویه و بویراحمد، کردستان، لرستان و کرمانشاه شایع شده است.
جوانه خوار بلوط یک حشره چند خوار بوده و از تعداد محدودی گیاه تغذیه می کند. دامنه میزبانی آن محدود به جنس بلوط است.
آفت با تغذیه از جوانه ها و برگ های درختان خسارت سنگینی به آن ها وارد می کند. زمستان گذرانی آن به صورت تخم است. خسارت آن همزمان با خروج لاروهای نئونات از اواخر اسفند ماه است.
سنین اول و دوم لاروی معمولا در داخل جوانه ها زندگی میکنند. لاروهای سن سوم پس از خروج از جوانه ها شروع به تغذیه از برگ های جوان کرده و در ضمن تغذیه، برگ ها را تا کرده و تار می تنند. لاروها لبه برگ ها را با تارهای ابریشمی تا کرده و در داخل آن تبدیل به شفیره می شوند.