استفاده از علف کش هـا مزیـت هـای قابـل تـوجهی نـسبت بـه روش های مکانیکی در مبارزه با علف های هرز دارد. علف کش ها می توانند علف های هر ز را تا نزدیک ترین فاصله به گیاه اصلی برای مدت های طولانی تـری کنتـرل نماینـد. در مقایـسه بـا روش هـای مکانیکی، به کارگر و نیروی کمتری نیاز دارند و غالباً در شرایطی که رطوبـت زمـین مـانع انجـام عملیـات مکـانیکی مـی شـود، قابـل مصرف می باشند.
علف کش ها به دو دسته اصلی تقسیم می شوند:
1- از طریـق خـاک عمل می کنند کـه در ایـن صـورت، باعـث مـرگ بـذور در حـال جوانه زدن می شوند.
زمان مصرف این نوع علف کـش هـا بایـد بـا توجه به زمان جوانه زدن و دوره رویش علف های هرز مـورد نظـر بوده و برای مدتی نیز در خاک دوام داشته باشند، تا بتواننـد بیـشتر مؤثر و مفیـد واقـع شـوند. در ایـن گـروه مـی تـوان از ضـدعفونی کننده های خاک نیز نام برد که آن ها حتـی بـذور در حـال خـواب علف های هرز را نیز همراه با سایر موجودات زنده از بین می برند.
این گونـه ضـدعفونی کننـده هـا کـه متیـل برومایـد یـک نمونـه از آن هاســت، بـه دلیــل گرانـی و مـشکلات کــاربرد، بیــشتر در تهیــه خزانه های ازدیادی مورد مصرف دارند.
2- دسته دیگری از عـف کـش هـا هـستند کـه از راه بـرگ عمـل می کنند. بنابراین موقع مصرف آنها بعد از رویش علف هـای هـرز می باشد.
این ها ممکن است تماسی یا سیستمیک باشند و بـه همـین علـت مـورد اسـتفاده آن هـا نیــز تــا حـدودی متفــاوت مــی باشــد.
علف کـش هـای تماسـی معمـولاً بـرای علـف هـای هـرز یکـساله و علف کش های سیستمیک برای مبارزه تؤام با علف های هرز یک ساله و دائمی به کار بردخ می شوند.
پس از آزمایش هـای اولیـه و به ثبت رسیدن علف کش گلیفوزیت (راندآپ) در سال 1356، به دلیل طیف تأثیر وسیع و قابلیت کنتـرل علـف هـای هـرز دائمـی، تحول واقعی در مبارزه با علف هـای هـرز بـاغ هـای میـوه صـورت گرفت و بـه تـدریج مـصرف اغلـب علـف کـش هـای قبلـی نظیـر آتـرازین، دالاپـون، دیـورون و علف کـش های هورمـونی بـه دلائـل مختلف محدود و در مواردی به کلی قطع گردید. متقابلاً کـاربرد علف کش های پاراکوات و گلیفوزیت همچنان رو به توسعه بوده است و در واقع هـم اکنـون بیـشترین سـهم را در بـین سـایر روش هـا در
مبارزه با علف های هرز باغ های میوه به عهده دارند.
البته در سال های اخیر به لایلی، استفاده از گلایفوزیت محدود شده است.
درخت گردو به غلظت های بالای عناصر بور، سدیم و کلر حساس بوده و دچار عـوارض مسمومیت می شود.
تصویر بالا مسمومیت کلر و پایین سمت راست، مسمومیت بور را نشان می دهد.
زیادبود کلیه این عناصر موجب سـوختگی نـوک و حاشـیه برگچـه هـا ازاواسط تا اواخر تابستان می شود. در موارد شدید، سوختگی به سرعت بین رگبرگ هـا گـسترش می یابد و تا انتهای تابستان، نوک یا بیشتر سطح برگ بافت مرده می شـود.
اگـر آب منشا مسمومیت باشد باید منبع آب عوض شود و اگر خاک است، مـی تـوان آن را بـا آبیـاری سنگین شست.
نتایج بررسی پایه های گردو نشان می دهد که افزودن کلسیم به خاک یا آب در تعدیل مسمومیت بور بسیار موثر است. از آن جایی که کلیـه ایـن مـسمومیت هـا علائـم برگ مشابهی ایجاد می کنند، تشخیص نوع کمبود نیازمند آنالیز برگ و در صورت نیاز، آنالیز خاک و آب است.
علامـت بـارز مغـز لهیـدگی سـیب، لهیـدگی وآب افتـادگی بافتهای اطراف دسته های آوندی است.
ایــن اخــتلال بیــشتر در بافــت هــای نزدیــک مغــز و اطــراف دسته های آوند اولیه بروز می کند. ولی می توانـد در هـر جـایی از بافت های گوشتی میوه نیز به وجود آید.
در صورتی که اختلال شدید باشـد، بیـشتر قـسمت هـای بافـت گوشت و نواحی مغز میوه، سـفت و شیـشه ای مـی شـود و ممکـن است علائم اختلال خارج از میوه قابل رویت باشد.
میوه هایی که این اختلال در آنها ضعیف است در خلال چنـد ماه نگهداری در سردخانه بدون ایجاد آسیب ظـاهری بهبـود پیـدا میکنند. ولی میوه هایی که به شـدت بـه ایـن اخـتلال مبـتلا شـده باشند، در حین نگهداری در انبار، بافت داخلی شان قهوه ای و فاسد میشود.
کنترل:
برداشت زود هنگام یا به موقع میوه ممکن است خسارت مغـز لهیدگی سیب را به حداقل برساند
افزایش مقدار کلیسم در بافـت میوه و کاهش مصرف کودهـای نیتروژنـی، از بـروز ایـن اخـتلال می کاهد.
خاڪ اسیدی :
خاڪ هایی ڪه PH پایین تر از 6 دارند و در ترڪیب آنها از ڪودهای حیوانی و خاڪ برگ و ....استفاده شده است.
خاڪ برگ:
بقایای گیاهان ڪه از روی هم انباشتن و تجزیه برگ ها در شرایط به خصوص حاصل می شود. خاڪ برگ انواع مختلفی دارد ڪه از نظر خواص فیزیڪی و شیمیایی با هم اختلاف دارند و بستگی به نوع گیاهی دارد ڪه از برگ آن جهت تهیه خاڪ برگ استفاده می شود. خاڪ برگ معمولی ڪه از تجزیه برگ های مختلف گیاهان حاصل می شود و برای این ڪار در فصل پاییز ڪه برگ درختان می ریزد، آن ها را جمع آوری ڪرده و در گودالی به عمق های مختلف ریخته و بعد از مدتی در اثر تخمیر پوسیده شده و به خاڪ برگ تبدیل می شوند.
برای اینڪه تخمیر سریع تر انجام پذیرد ابتدا یک لایه از برگ های گیاهان و روی آن یک لایه کود حیوانی ریخته و مجدداً یک لایه برگ و یک لایه کود دامی می ریزند و همین طور ادامه می دهند تا ارتفاع توده به ۱ الی ۱/۵ متر برسد.
برای تخمیر سریع تر، ارتفاع هر لایه حدود ۱۵ سانتی متر باشد و یک لایه خاک نیز برای سنگینی و ایجاد فشار به طبقات پایینی پس از هر لایه گیاهی و کود دامی می ریزند. هر چند روز یڪ بار این توده را آب پاشی می ڪنند و به هم می زنند و بعد از چندین ماه تا یڪ سال این برگ ها پوسیده می شود. سپس آن ها را سرند ڪرده و به صورت خاڪ نرم قهوه ای در می آید و با سایر خاڪها مخلوط می ڪنند و مورد استفاده قرار می گیرد.
خاڪ قلیایی:
خاڪی ڪه PH آن بالای 7 می باشد. در بیشتر خاڪ های ایران به دلیل عناصر معدنی و شیمیایی موجود، PH خاڪ ها بالای 7 هستند.
خاڪ آهڪی:
به خاڪ هایی گفته می شود ڪه دارای آهڪ ( caco2 ) و از نظر ڪلسیم غنی باشد. بیشتر خاڪ های رسی با مقدار آهڪ بیشتر از 15%، خاڪ های آهڪی گفته می شوند. حضور آهڪ برای تعدادی از گیاهان لازم و ضروری می باشد. در بعضی موارد خاڪ هایی ڪه ڪمبود ڪلسیم دارند را می توان با خاڪ های آهڪی اصلاح ڪرد.
خاڪ باغچه:
شامل خاڪ رس و ماسه و ڪود دامی و ... می باشد ڪه برای ڪشت اڪثر گیاهان باغچه ای مناسب است. خاڪ باغچه نیاز دارد ڪه هر ساله با ڪودهای آلی و شیمیایی تقویت شود.
خاڪ رسی:
این نوع خاڪ ها از نظر ڪشاورزی مناسب نمی باشند زیرا به دلیل سنگینی این نوع خاڪ، گیاهان به خوبی نمی توانند در این خاڪ ریشه زایی ڪنند و جهت اصلاح این نوع خاڪ ها از موادی مانند ڪود دامی، پرلیت یا ماسه، خاڪ برگ، ڪمپوست و ... استفاده می شود.
خاڪ هوموس:
شبیه به خاڪ جنگلی می باشد ڪه در اثر تجزیه ڪامل آثار و بقایای گیاهان مختلف مانده در سطح جنگل یا در زیر خاڪ تولید می شود. این خاڪ بسیار حائز اهمیت بوده و منبع بسیار غنی می باشد ڪه جهت ڪشت بسیاری از گیاهان مناسب است.
خاڪ لوم:
مخلوطی از خاڪ رس، خاڪ ماسه ای، خاڪ برگ و مواد آلی می باشد. خاڪی ڪه از طغیان آب در ڪنار رودخانه ها باقی می ماند را نیز خاڪ لوم می گویند ڪه از نظر مواد غذایی بسیار غنی بوده و جزو بهترین خاڪ های ڪشاورزی به شمار می رود و جهت ڪشت اغلب گیاهان بسیار مناسب می باشد.
خاڪ های شنی یا ماسه ای:
خاڪ هایی ڪه از نظر بافت دارای مقدار زیادی شن و ماسه هستند. نفوذ پذیری این خاڪ ها زیاد است. این نوع خاڪ از نظر مواد تغذیه ای فقیر می باشد و برای اصلاح این نوع خاڪ ها میتوان از خاڪ رس، ڪود آلی و خاڪ برگ استفاده نمود. در طبیعت، در بیشتر بستر گیاهان ماسه وجود دارد و سبب زهڪشی و تنفس گیاه در دوران رشد می شود.
تمــامی گونه ها و انواع موش ها مانند موش ورامین، موش سیاه، موش خاردار و غیره، دارای رژیــم غــذایی چنـــدخواره (Polyphage) مـــی باشـــند و احتمـــال دارد بـــه مزارع، انبارها، ریشه پوست ومیوه درختان حمله و خـسارت وارد کننــد.
فعالیــت آنهـــا بــا گــرم شـــدن هــوا و مــساعد شدن شــرایط جــوی (نیمــه فــروردین مــاه تــا اوایــل اردیبهــشت مــاه ) آغاز گردیده و بـا بهترشـدن شـرایط زیـست محیطـی خـسارت و تولیــد مثــل نیــز افــزایش مــی یابــد بــه طــوری کــه معمــولاً اوج فعالیت گونه هایی مانند موش ورامین یا موش های خانگی و یا موش مغان در تابستان در بین ماه هـای خـرداد تـا شـهریور مـاه و بعضی اوقات مهر ماه می باشد. این موش ها ضمن تخریب مزارع و باغـات و ایجاد شبکه هـای گـسترده لانـه سـازی (Burrow Complex) در زیرزمین باعث به هدر رفتن حجـم بـالایی از آب مـی گردنـد.
همچنین با تغذیه و جویدن از میوه ها، ریشه ها، ساقه ها و ...به آنها خسارت می زنند. جونـدگان عمومـاً دارای چنـدین نـسل در سـال بوده و معمولاً سالانه 6-4 نسل تولید می کنند و در هر بار زایمـان 7-4 بچه موش به دنیا می آورند.
گونه های نام برده فاقد خواب زمستانی بوده و در صورت مناسـب بودن شرایط محیطی (درجه حرارت و بارندگی) تا پایان سال نیـز فعال می مانند.
روش های کنترل:
1 -از بین بردن کانون های تجمـع زمـستان گـذران کـه عمومـاً در مسیر و در کناره جوی ها - زیر پشته های خاک میباشد.
2 – زدن شخم عمیق در فصل پاییز و اوایل بهار.
3 -از بین بردن علف های هرز مزرعه و باغات وکنار جوی ها.
4 -عدم کشت مخلوط و چند کشتی در باغ ها.(خـصوصاً گیاهـان چند ساله مانند یونجه) در مسیر آن ها.
5 -استفاده از آبیاری غرقابی، که باعث خفگی آن ها داخل لانه هایشان باعث می شود.
6- استفاده از طعمه های مسموم به سم فسفر دو زنگ
نسبت 2 تا 3 درصد سـم بـه ازای 100 گـرم طعمـه گنـدم و 4 تـا 6
درصد روغن مایع و استفاده از آن پس از کوبیدن لانـه هـا بـا پـا و سپس ریختن طعمه به اندازه یک قاشق به داخل هر لانه فعال.
7 -استفاده از سم سیماگ بـرای مـوش هـایی کـه داخـل زمـین و داخل ساقه درختان زندگی می کنند ماننـد مـوش مغـان، بـه میـزان توصیه شده.
8 -استفاده از ترکیبات آنتی کوواگولانگ مانند سم لانیدت.
در شرایطی که دسترسی به علف کش مناسب وجود نداشـته یـا امکانات کاربرد آن فراهم نباشد، برای از بین بردن علف های هـرز بین خطوط کاشت می توان از انواع مناسب تیلر یا کولتیواتورهای پشت تراکتوری استفاده نمـود.
نکات قابل توجه:
در موقـع کولتیواتـور زدن، خـاک نبایـد زیـاد مرطـوب باشـد و همچنـین بهتـر اسـت ایـن عمـل در روزهای آفتابی انجام شود تـا شـرایط نامـساعد تری بـرای رویـش مجدد علف هـای هـرز فـراهم گـردد. کولتیواتـور زدن مـی توانـد اثرات منفی نیز در پی داشته باشد به این معنـی کـه ضـمن از بـین بردن رویش های موجود، باعث تحریک بیـشتر بـذور علـف هـای هرز بـه جوانـه زدن وایجـاد آلـودگی هـای بعـدی و لزومـاً تکـرار عملیات خواهد گردید.
علاوه بر آن، به طور واضح باعث تسریع هر چه بیشتر در گسترش بسیاری از انواع علف های هرز دائمی بـه تمام نقاط باغ مـی گـردد و اصـولا کـاربرد آن در بعـضی شـرایط از جمله در باغ های سنتی کـه شـاخه هـا از قـسمت پـایین درختـان می روینـد نیـز مـشکل اسـت.
کوبیـده شـدن خـاک در اثـر عبـور چرخ های تراکتور و قرار دادن خاک در معرض فرسایش و ایجاد مشکل در رفت و آمد نیـز از عـوارض دیگـر کولتیواتـور زدن بـه شمار می رود.